۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه
جلال الدین قاتل: موسوی و کروبی از منافقین پستتر هستند چرا كه هنوز هم سعی در فریب مردم دارند
این دونفردرصورت دستیابی به كرسی ریاست جمهوری رژیم استالینی تشكیل میدادند جلالالدین فارسی درباره وقایع سال گذشته ادعا کرد “این دو نفر(موسوی و كروبی) نزدیك به ١۵ میلیون ایرانی را فریب دادند و دروغ گفتند لذا بنا به پافشاری كه بر مواضع باطل و دروغ خود دارند به واقع از منافقین پستتر هستند چرا كه هنوز هم سعی در فریب مردم دارند.” روزنامه ایران در ویژه نامه موسوم به “نهم دی ماه”، طی گفتگویی با جلال الدین فارسی، از چهره های اصولگرا و کاندیدای اولین دوره ریاست جمهوری (که به دلیل تابعیت افغانیش از دور خارج شد)، از قول وی آورده است “میرحسین موسوی اصلاً حیات سیاسی خود را مدیون رهبری هستند، ایشان را آقای خامنهای به حزب جمهوری معرفی كردند، اما بر همگان روشن بود كه خیلی از سیاسیون دلسوز و از جمله رئیسجمهور وقت با استمرار نخستوزیری میرحسین مخالف بودند، لذا ٩٩ نفر از نمایندگان با میرحسین مخالفت میكنند در همان ماجرا هم امام فرمودند مجلس اختیار دارد. امام با توجه به اینكه فرمودند رای با مجلس هست حكمی ندادند البته من و مرحوم فردوسیپور در آن روز در مجلس حضور نیافتیم.” جلال الدین فارسی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر این كه “موسوی خوئینیها یكی از افرادی است كه به عنوان لیدر اصلی جریان های اخیر از وی نام میبرند”، ادعا کرد “خوئینیها اصلا عددی نیست وی نه عالم است و نه فقیه، دادستان شدن ایشان هم جالب است. رهبری، هاشمی رفسنجانی و بنده دقیقا در جریان ماجرا هستیم. یكی از نزدیكان امام به ایشان میگوید خوئینیها عالم و فقیه است و شاگرد آقای منتظری است، هنگامی كه منتظری به محضر امام میرسد در خیل صحبتهای مختلف، امام بیمقدمه میپرسند موسوی خوئینیها پیش شما درس خواندهاند، امام فكر میكنند بنا به سخنان اطرافیان و تایید آقای منتظری وی فقیه است و حكم را صادر میكند. بعد از صدور حكم وقتی آقایان سراغ آیتالله منتظری رفته و به وی میگویند این حكم به تایید و اظهارنظر شما صادر شده، او با رد این سخن میگوید من اصلا نگفتم خوئینیها چقدر درس خوانده است.” وی در پاسخ به این پرسش كه آیت و دیالمه نسبت به میر حسین بسیار موضع داشتند ریشه این مواضع چه بود اینگونه پاسخ داد “بیشتر بر سر مصدقی بودن موسوی بود.كارهای ایشان آنقدر روشن و علنی است كه نیاز به طرح شهادت آیت نیست.” فارسی که چند سال پیش به دلیل قتل عمد یک نگهبان محیط زیست، تحت تعقیب بود و به جهت نفوذش پرونده را مختومه ساخت، در باره این كه اگر رهبر فقید نظام زنده میماند حیات سیاسی میر حسین چه میشد؟ مدعی گردید “امام دیگر به وی مسئولیت نمیداد. بعد از تایید قطعنامه از سوی امام، میرحسین موسوی خودش را پنهان كرده و از انجام وظایف سر باز میزد. امام میخواست استعفای وی را قبول كند حتی در جلسهای با حضور افراد شاخص كشور از جمله هاشمی، موسوی اردبیلی و … این تصمیم گرفته میشود. در آن جلسه رئیسجمهور وقت كه دیرتر به جلسه رسید، امام به محض ورود وی میگوید ما برای تعیین نخستوزیر بعدی در حال مذاكره هستیم و نظر شما چیست، رهبری میفرماید شما نباید استعفایش را بپذیرید، چرا كه وی با استعفا میخواهد وجههای برای خود مهیا كند و بگوید من طرفدار ادامه جنگ بودم و خود را تبدیل به قهرمان ملی كند؛ باید به او فرمان دهید كه وی به مسئولیت خود بازگردد؛ امام نیز با اشاره دست به سمت آقای خامنهای میفرماید این درست است. بعد هم كه امام (خطاب به میرحسین) فرمودند اگر خدمات شما نبود، شما را به عنوان ضد انقلاب معرفی میكردم. به نظر من رهبری نباید ایشان را وارد مجمع تشخیص مصلحت نظام میكردد اما ایشان به طور كلی بسیار به افراد فرصتهای مختلف میدهند. لذا ایشان با این حركت بلوای آنها را به تاخیر انداخت.” این شخصیت حامی دولت در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر این كه “اگر در زمان امام این فتنه رخ میداد واكنش ایشان چه بود؟” اظهار عقیده کرد “دقیقا همان میكردند كه رهبری كردند. وی با موضعگیریهای دقیق و ظریف خود باعث ریزش اهالی فتنه شدند و اكنون اكثریت مطلق مردم فهمیدند كه رژیم صهیونیستی و آمریكا برای كشور چه طرحهایی دارند.” جلال الدین در ادامه و در پاسخ به این پرسش كه “اقدامات موسوی در بعد عقیده شخصی ایشان چگونه قابل تفسیر است؟ آیا وی هنوز در توهم به سر میبرد؟” مدعی شد “اجازه بدهید كه صراحتا بگویم كه به نظر من میرحسین اصولا به زندگی پس از مرگ اعتقادی ندارد، چرا كه بخوبی میداند كه اقدامات وی موجب تضعیف قدرتهای حق و نظام برخاسته از خون شهدا است، اینها اگر به مرگ معتقد بودند اگر به انقلاب معتقد بودند لحظهای به این رفتار خود ادامه نمیدادند. ” وی در همین زمینه افزود: من با یقین كامل میگویم كه نه كروبی و نه میرحسین اصلا با قرآن و اسلام آشنایی ندارند. حتی با وجود احترام بسیار زیادی كه برای شخص خاتمی قائل هستم و تا به حال كوچكترین اظهارنظری درباره ایشان نكردم اما باید به محضر ملت بزرگوار ایران بگویم كه خاتمی هم با محتوای قرآن آشنا نیست.” جلال الدین فارسی با ادعای این كه “حیف است كه خاتمی و فرزند شهید بهشتی به دنبال این دو حركت كنند”، گفت “من آنها را نصیحت میكنم كه از مسیر باطل فاصله بگیرند. به فرزند بهشتی كه چندی پیش آخرین كتاب خود را به من هدیه كرد میگویم این مسیر راهی نیست كه پدر شهید تو آن را طی میكرد.به نظر من هركس باعث آمدن میرحسین به عرصه شده، كاملاً اشتباه كرده و وی با توجه به سابقهاش در دوره نخستوزیری به هیچوجه نباید تایید صلاحیت میشد.” وی در پاسخ به این كه به نظرتان اگر موسوی و كروبی با دستیابی به كرسی ریاست جمهوری به قدرت میرسیدند چه اتفاقاتی ممكن بود رخ دهد؟ ادعایی عجیب کرد و گفت “بدانیم كه آنها كاری میكردند به مراتب بدتر از رژیم سلطنت، آنان رژیم استالینی تشكیل میدادند.” فارسی در باره اختلافات رهبری و موسوی در دوره ریاست جمهوری گفت: “وی به اجبار موسوی را به عنوان نخستوزیر معرفی كرد، امام بعد از اظهارنظر خود فرمود كه مجلس خودش مختار است اما عدهای كه به دنبال منافع شخصی خود بودند با این پیشنهاد به نمایندگان مخالف تاختند در حالی كه اگر امام حكم میداد اصلاً دیگر نیازی به رای مجلس نبود. جالب آن كه همان اوباش سیاسی امروز در فتنه فعالند و حتی روزنامههایی را نیز در اختیار دارند.”
۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه
مجلس هشتم به تحقیق و تفحص در باره محمدرضا رحیمی رای نداد
جرس: طرح تحقیق و تفحص از "عملکرد دیوان محاسبات در دوره مجلس هفتم" که در کمیسیون برنامه و بودجه به تصویب رسیده بود، روز سه شنبه هفتم دی ماه در دستورکار مجلس هشتم قرار گرفت، اما نمایندگان به آن رای ندادند و مورد تصویب واقع نشد.
به گزارش خبرآنلاین، الیاس نادران که از طراحان این طرح بود در دفاع از آن گفت: در ابتدای مجلس هفتم دو نظر راجع به مدیریت دیوان محاسبات بود. یکی اینکه رئیس این دیوان از سلامت مالی و پاک دستی و تجربه موفق در مبارزه با مفاسد اقتصادی برخوردار باشد و به همین دلیل فرهاد رهبر را معرفی کردند.
وی افزود: اما نظر دیگری بود که ریاست را به یک فرد که صبغه سیاسی داشته باشد، میسپرد؛ ولو بدون این ویژگیها. به همین دلیل به فرد دیگری رای داده شد.
نادران بی آنکه از محمدرضا رحیمی رئیس دیوان محاسبات در دوره مجلس هفتم نامی ببرد، ادامه داد: پس از شکل گیری دیوان محاسبات در مجلس هفتم؛ جریان امور به سمتی رفت که مصالح عمومی را دنبال نمیکرد و پروندههای بیمهای را به عالی ترین سطح اجرایی رساند و هیات مدیره بیمه ایران عزل شد. بعد همین دیوان محاسبات رای به برائت داد. در حالیکه افراد دیگری در این جرم دخالت داشتند.
نماینده تهران در تشریح اقدامات خلاف قانون رئیس سابق دیوان محاسبات، خاطرنشان کرد: دخالت در دعوای خصوصی بین اشخاص که ربطی به دیوان محاسبات نداشت و گزارش هایی به دادستانی انقلاب داده شد که بر اساس برخی غرض ورزی ها بود که منجر به بازداشتهایی هم شد، گوشهای از مواردی است که میتوان از تریبون اعلام کرد!
وی افزود: اقداماتی که منجر به بستن حسابهای افراد و ممنوع الخروجی برخی افراد دیگر شده که در حیطه مسئولیت دیوان محاسبات نبوده و حتی مراحل قانونی خود را طی نکرده و صرفا پرونده سازی بوده است را باید رسیدگی و بررسی کرد و گزارش آن را به افکار عمومی ارائه داد.
نادران با اشاره به تشکیل کمیتهای در کمیسیون برنامه مجلس هفتم برای بررسی این مسائله، از عدم جمع بندی نهایی این کمیته ابراز تاسف کرد و گفت: با توجه به این مطالب و اینکه در مجلس هشتم نیز اصرار شد که تفحص از دوره قبلی دیوان محاسبات به عنوان یکی از نهادهای زیرمجموعهای مجلس انجام شود، اگر رای لازم به این تفحص داده نشود، خدای نکرده در افکار عمومی چنین متجلی میشود که مجلس همه تفحص ها را تصویب میکند به جز آنها که زیرمجموعه خودش هستند. این هم به نفع مجلس نخواهد بود.
به گفته وی، "با توجه به اینکه مسائلی منجر شد که اواخر مجلس هفتم، میلیونها تومان پول از سوی رئیس وقت دیوان محاسبات (محمدرضا رحیمی) توزیع شود و منبع آن مشخص نشد"، "باید توضیح داده شود که این اقدام با چه نیتی بوده است؟ به این ترتیب پاکدستی وی به عنوان یک مسئول اجرایی مشخص میشود تا مجلس نسبت به نهادهای زیردست خود توجه نظارتی بیشتری داشته باشد."
نادران تاکید کرد: اگر این اتهامات از دامن دیوان پاک نشده و خطاکار تنبیه نشود، آبرویی از نظارت مجلس باقی نخواهد ماند. این یک امر حیاتی برای کشور است.
نماینده تهران همچنین به این نکته اشاره کرد که بسیاری از معاونین پارلمانی رئیس دولت صبحانه کاریشان را امروز با نمایندگان خوردند تا این تحقیق و تفحص را به یک مساله بین دولت و مجلس تبدیل کنند. اما این تفحص هیچ ارتباطی با یک شخص خاص ندارد و برای این است که مساله ای در دیوان محاسبات مجلس هفتم رخ داده است، پیگیری شود.
اگر چه نادران در آغاز سخنانش ابراز امیدواری کرده بود که بصیرت در خواص بیش از عوام باشد، اما نمایندگان به طرح وی برای تفحص از دیوان محاسبات در مجلس هفتم رای ندادند.
این منبع خبری همچنین خاطرنشان کرده بود که طرح مذکور به امضای پرویز سروری، حسین نجابت و زاکانی و الهیان نیز رسیده بود.
گفتنی است رحیمی در دوره تصدی مسئولیت دیوان محاسبات با همکاری عده ای از افراد ذی نفوذ مبالغ هنگفتی را اختلاس کرده که بعضی ها این رقم را تا ٧٠ میلیارد تومان هم برآورد کرده اند.
به گزارش خبرآنلاین، الیاس نادران که از طراحان این طرح بود در دفاع از آن گفت: در ابتدای مجلس هفتم دو نظر راجع به مدیریت دیوان محاسبات بود. یکی اینکه رئیس این دیوان از سلامت مالی و پاک دستی و تجربه موفق در مبارزه با مفاسد اقتصادی برخوردار باشد و به همین دلیل فرهاد رهبر را معرفی کردند.
وی افزود: اما نظر دیگری بود که ریاست را به یک فرد که صبغه سیاسی داشته باشد، میسپرد؛ ولو بدون این ویژگیها. به همین دلیل به فرد دیگری رای داده شد.
نادران بی آنکه از محمدرضا رحیمی رئیس دیوان محاسبات در دوره مجلس هفتم نامی ببرد، ادامه داد: پس از شکل گیری دیوان محاسبات در مجلس هفتم؛ جریان امور به سمتی رفت که مصالح عمومی را دنبال نمیکرد و پروندههای بیمهای را به عالی ترین سطح اجرایی رساند و هیات مدیره بیمه ایران عزل شد. بعد همین دیوان محاسبات رای به برائت داد. در حالیکه افراد دیگری در این جرم دخالت داشتند.
نماینده تهران در تشریح اقدامات خلاف قانون رئیس سابق دیوان محاسبات، خاطرنشان کرد: دخالت در دعوای خصوصی بین اشخاص که ربطی به دیوان محاسبات نداشت و گزارش هایی به دادستانی انقلاب داده شد که بر اساس برخی غرض ورزی ها بود که منجر به بازداشتهایی هم شد، گوشهای از مواردی است که میتوان از تریبون اعلام کرد!
وی افزود: اقداماتی که منجر به بستن حسابهای افراد و ممنوع الخروجی برخی افراد دیگر شده که در حیطه مسئولیت دیوان محاسبات نبوده و حتی مراحل قانونی خود را طی نکرده و صرفا پرونده سازی بوده است را باید رسیدگی و بررسی کرد و گزارش آن را به افکار عمومی ارائه داد.
نادران با اشاره به تشکیل کمیتهای در کمیسیون برنامه مجلس هفتم برای بررسی این مسائله، از عدم جمع بندی نهایی این کمیته ابراز تاسف کرد و گفت: با توجه به این مطالب و اینکه در مجلس هشتم نیز اصرار شد که تفحص از دوره قبلی دیوان محاسبات به عنوان یکی از نهادهای زیرمجموعهای مجلس انجام شود، اگر رای لازم به این تفحص داده نشود، خدای نکرده در افکار عمومی چنین متجلی میشود که مجلس همه تفحص ها را تصویب میکند به جز آنها که زیرمجموعه خودش هستند. این هم به نفع مجلس نخواهد بود.
به گفته وی، "با توجه به اینکه مسائلی منجر شد که اواخر مجلس هفتم، میلیونها تومان پول از سوی رئیس وقت دیوان محاسبات (محمدرضا رحیمی) توزیع شود و منبع آن مشخص نشد"، "باید توضیح داده شود که این اقدام با چه نیتی بوده است؟ به این ترتیب پاکدستی وی به عنوان یک مسئول اجرایی مشخص میشود تا مجلس نسبت به نهادهای زیردست خود توجه نظارتی بیشتری داشته باشد."
نادران تاکید کرد: اگر این اتهامات از دامن دیوان پاک نشده و خطاکار تنبیه نشود، آبرویی از نظارت مجلس باقی نخواهد ماند. این یک امر حیاتی برای کشور است.
نماینده تهران همچنین به این نکته اشاره کرد که بسیاری از معاونین پارلمانی رئیس دولت صبحانه کاریشان را امروز با نمایندگان خوردند تا این تحقیق و تفحص را به یک مساله بین دولت و مجلس تبدیل کنند. اما این تفحص هیچ ارتباطی با یک شخص خاص ندارد و برای این است که مساله ای در دیوان محاسبات مجلس هفتم رخ داده است، پیگیری شود.
اگر چه نادران در آغاز سخنانش ابراز امیدواری کرده بود که بصیرت در خواص بیش از عوام باشد، اما نمایندگان به طرح وی برای تفحص از دیوان محاسبات در مجلس هفتم رای ندادند.
این منبع خبری همچنین خاطرنشان کرده بود که طرح مذکور به امضای پرویز سروری، حسین نجابت و زاکانی و الهیان نیز رسیده بود.
گفتنی است رحیمی در دوره تصدی مسئولیت دیوان محاسبات با همکاری عده ای از افراد ذی نفوذ مبالغ هنگفتی را اختلاس کرده که بعضی ها این رقم را تا ٧٠ میلیارد تومان هم برآورد کرده اند.
۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه
"آقا" – خامنه ای- هفت خط است و همه فن حریف!
این طلبه تازه عمامه ای، که باید از هم دوره ای ها و دوستان آقا مجتبی خامنه ای باشد که چنین با اطمینان از اخبار داخل بیت رهبری سخن می گوید، یکی از همان دروغگویان و شارلاتان های حکومتی است که در همین سالهای اخیر رویش کرده و از منبر بالا رفته است. این نسل از طلبه ها و حجت الاسلام های منبری، دست امثال شیخ جعفر شجونی و بهلول و فلسفی واعظ را از پشت خواهند بست.
ا امثال همین ها و مرشدهایشان مانند قصابی که با دهان باد زیر پوست گوسفند قربانی می دمند تا آن را باد کرده و سپس با چاقو از گوشت جدا کنند، زیر پوست علی خامنه ای 20 سال باد دمیدند و آمر جنایت و خیانت به مردم و انقلاب کردند. حالا کار به آنجا رسیده که مردم دعای دفع شر برای کم شدن شر او از سر ملت ایران می خوانند.
ا امثال همین ها و مرشدهایشان مانند قصابی که با دهان باد زیر پوست گوسفند قربانی می دمند تا آن را باد کرده و سپس با چاقو از گوشت جدا کنند، زیر پوست علی خامنه ای 20 سال باد دمیدند و آمر جنایت و خیانت به مردم و انقلاب کردند. حالا کار به آنجا رسیده که مردم دعای دفع شر برای کم شدن شر او از سر ملت ایران می خوانند.
احمد توکلی در گفتوگوی اختصاصی با هفته نامه پنجره گفت
عدالت وقتی معنا پیدا میکند که قانون بدون تبعیض نسبت به همه، چه صاحبان حق و چه متهمان اجرا شود که این کار باعث تقویت نظام خواهد شد؛ زیرا معلوم میشود در نظام اسلامی ضعیف و قوی در برابر قانون یکسان هستند.
" گرحکم شودکه مست گیرند درشهرهرانچه هست گیرند "
در شماره 74 پنجره آمده است:
بحث رسیدگی به پرونده فساد در بیمه ایران مسألهای است که به واسطه در میان بودن نام برخی از مسئولین عالیرتبه در بین متهمان، شهرتی خاص در بین مردم پیدا کرده است و در این خصوص تابهحال چند نفر از نمایندگان مجلس، افشاگریهایی هم داشتهاند و از سوی دیگر پاسخهایی از برخی از افراد دولت به سخنان آنان داده شده است. اما موضوعی که این روزها سبب توجه افکار عمومی به پرونده فساد در بیمه ایران است؛ نام بردن غلامحسین محسنیاژهای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه از محمدرضا رحیمی، معاون اول رییسجمهوری بهعنوان فردی است که در این رابطه باید به اتهامش رسیدگی شود.
برای روشن شدن بیشتر موضوع «پنجره» بهسراغ احمد توکلی نماینده مردم تهران رفت و از چند و چون ماجرا پرسید.
این نماینده مجلس معتقد است عدالت وقتی معنا پیدا میکند که قانون بدون تبعیض نسبت به همه، چه صاحبان حق و چه متهمان اجرا شود و در مورد افشاگری خود نیز میگوید من تحت فشار نبودم اما قوه قضاییه تحت فشار بود که به وظیفهاش عمل نکند، ولی قوه قضاییه به وظیفه خود عمل میکند.
متن کامل این گفتگو را در ادامه بخوانید تا از نظرات احمد توکلی نماینده مجلس شورای اسلامی پیرامون مفاسد اقتصادی مسؤولان مطلع شوید:
قوه قضاییه اعلام کرده که اتهاماتی متوجه آقای رحیمی معاون اول رییسجمهوری است. در این زمینه چه اقدامی برای احضار وی انجام شده است؟
عدالت وقتی معنا پیدا میکند که قانون بدون تبعیض نسبت به همه، چه صاحبان حق و چه متهمان اجرا شود. در اسلام اینگونه نیست که اگر قانون را نسبت به یک مدیر اجرا کردیم نسبت به ضعیف اجرا نکنیم.
در زمان پیامبر زنی به اتهام سرقت بازداشت شد و جرمش هم به اثبات رسید و پیامبر نیز قصد داشت حد را اجرا کند، عدهای از بزرگان قریش آمدند خدمت پیامبر و گفتند این فاطمه بنی مخزوم از قبیله بنی مخزوم است که از تیره قریش بشمار میرود، این برای قریش مناسب نیست که اولین زنی که حد در موردش به اجرا در میآید از قریش باشد، شما تخفیف دهید و حد را اجرا نکنید. آثار غضب بر چهره پیامبر آشکار شد و در حالیکه خشم خود را فرو میخورد، فرمود: در گذشته جوامعی بودند که بهدلیل اینکه قانون را نسبت به افراد ضعیف اجرا میکردند و به افراد سرشناس که میرسیدند اجرا نمیکردند و منقرض شدند و خدا آنها را منقرض و حد را جاری کرد.
در جمهوری اسلامی و اوایل انقلاب ما نمونههای برجستهای داریم؛ مثلا آیتالله گیلانی پسر خودش را بهخاطر جرائمی که مرتکب شده بود، محکوم به اعدام کرد. اوایل انقلاب این حوادث زیاد اتفاق میافتاد.
در پرونده استفاده از شرکت بیمه، اتهاماتی متوجه معاون اول رییسجمهوری است که الحمدالله قوه قضاییه پس از تکمیل پرونده میخواهد سراغش برود. این وظیفه قوه قضاییه است اگر غیر از این اقدام کند در واقع به خدا و خلق خدا مدیون است. ما فکر میکنیم همانطور که دادگاه برخی کارمندان دون پایه زیر دست آقای رحیمی را تعقیب کرد باید آقای رحیمی را هم تعقیب کند.
اقدامات دستگاه قضایی در ارتباط با این پرونده را تا به حال چگونه ارزیابی میکنید؟
ارزیابی من در این زمینه مثبت است برای اینکه پرونده را با دقت پیش بردهاند تا آنجا که اطلاع دارم فقط همین مورد باقی مانده بود که خوشبختانه اعلام کردند رسیدگی خواهد شد.
شما از ابتدای مطرح شدن این موضوع هر از گاهی درباره آن صحبت کرده و بر اجرای عدالت تأکید کردهاید به همین دلیل از طرف گروههای سیاسی و بعضی جاها تحت فشار نبودید که در این رابطه سکوت کنید؟
من تحت فشار نبودم اما قوه قضاییه تحت فشار بود که به وظیفهاش عمل نکند ولی قوه قضاییه به وظیفه خود عمل میکند.
بهعنوان یک نماینده مجلس تا به حال کسی برای شما پیغامی از طرف آقای رحیمی و یا سایر افراد مرتبط او مبنی بر سکوت در این زمینه دریافت نکردید؟
از من مأیوس هستند و به سراغم نیامدند.
ماجرای دکترای آقای رحیمی که گویا شکایتی نیز در این زمینه مطرح است، واقعیت دارد؟
دروغ است، در خلاف گویی آقای رحیمی که شکی نیست، درسایت الف متهمش کردیم و آقای نادران هم اسنادش را به دادگاه داد، ما هم تعقیب شدیم ولی محکوم نشدیم و قرار منع تعقیب برای ما صادر شد.
چه اسنادی را ارائه دادید که قرار منع تعقیب صادر شد؟
مستندات ارائه دادیم که خودش اسناد را با عنوان دکتر امضا کرده است.
برای روشن شدن موضوع بیشتر توضیح دهید؟
آقای رحیمی وقتی رییس واحد جنوب دانشگاه آزاد بود و هنگامی که رییس دیوان محاسبات بود بهعنوان دکتر محمدرضا رحیمی امضا میکرد. در حالیکه مدرک دکترا نداشته است. اسناد را ارائه دادم اما وی نتوانست دکترایی! ارائه کند. قاضی نیز قرار منع تعقیب صادر کرد.
پس از تبرئه در بحث دکترای اقای رحیمی، از او شکایت نکردید؟
شکایتی نکردم.
خبری نیز مبنی بر توزیع پول بین نمایندگان مجلس توسط رحیمی منتشر شد؟ موضوع چه بود؟
این موضوع درست است و آشکار هم شد. در قضیه استیضاح مرحوم کردان بود که به بهانه کمک به مساجد مبالغی را به نمایندگان پرداخت میکردند و اصرار داشتند که نمایندگان امضای خود را پس بگیرند. این مسأله رو شد و آقای حیدرپور یکی از نمایندگان مجلس این موضوع را فاش کرد. در قبال آن، رییس مجلس، مدیرکلی که دست به این اقدام زده بود را از مجلس اخراج کرد و رییسجمهوری هم این مدیر را عزل کرد اما میبایست آقای رحیمی که رییس این مدیر بود عزل میشد. نه اینکه به او ارتقا مقام بدهند. مدیر مذکور از طرف خودش این کار را نکرده بود. حالا آقای رحیمی ایرادی کرده که دادگاه باید تکلیفش را مشخص کند.
برخی در دولت معتقدند پرداختن به موضوع رحیمی در زمان هدفمند کردن یارانهها باعث تضعیف دولت میشود، نظر شما چیست؟
امیرالمؤمنین برای زره خود که در دست دیگری بود و مدعی مالکیت این زره را داشت، نزد قاضی که خودش تعیین کرده بود رفت. این موضوع باعث عزت امیرالمؤمنین و نظام اسلامی شد یا باعث خدشه دار شدن آن. وقتی حضرت علی (علیهالسلام) به شریح قاضی گفت تو قضاوتت غلط است، از من شاهد خواستی، که به دادگاه آوردم. یعنی امیرالمؤمنین به تمام قوانین و مقررات تمکین کرده است.
اگر آقای رییسجمهوری از عدالت میگوید، عدالت به این است که قانون نسبت به همه یکسان اجرا شود. همه در برابر قانون طبق قانون اساسی با هم برابرند. معاون اول هم باید به دادگاه برود و از خود دفاع کند، ممکن است دلایلش کافی باشد، در نتیجه مبرا خواهد شد، این موضوع باعث قدرت نظام و تقویت قدرت دولت خواهد شد. اگر معلوم شد اتهامات به ایشان وارد است و ایشان مجرم است، باید عزل و مجازات شود، از این منظر هم موضوع، باعث تقویت نظام خواهد شد؛ زیرا معلوم میشود در نظام اسلامی ضعیف و قوی در برابر قانون یکسان هستند.
نقل قول این مقاله در سایت الف
" گرحکم شودکه مست گیرند درشهرهرانچه هست گیرند "
در شماره 74 پنجره آمده است:
بحث رسیدگی به پرونده فساد در بیمه ایران مسألهای است که به واسطه در میان بودن نام برخی از مسئولین عالیرتبه در بین متهمان، شهرتی خاص در بین مردم پیدا کرده است و در این خصوص تابهحال چند نفر از نمایندگان مجلس، افشاگریهایی هم داشتهاند و از سوی دیگر پاسخهایی از برخی از افراد دولت به سخنان آنان داده شده است. اما موضوعی که این روزها سبب توجه افکار عمومی به پرونده فساد در بیمه ایران است؛ نام بردن غلامحسین محسنیاژهای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه از محمدرضا رحیمی، معاون اول رییسجمهوری بهعنوان فردی است که در این رابطه باید به اتهامش رسیدگی شود.
برای روشن شدن بیشتر موضوع «پنجره» بهسراغ احمد توکلی نماینده مردم تهران رفت و از چند و چون ماجرا پرسید.
این نماینده مجلس معتقد است عدالت وقتی معنا پیدا میکند که قانون بدون تبعیض نسبت به همه، چه صاحبان حق و چه متهمان اجرا شود و در مورد افشاگری خود نیز میگوید من تحت فشار نبودم اما قوه قضاییه تحت فشار بود که به وظیفهاش عمل نکند، ولی قوه قضاییه به وظیفه خود عمل میکند.
متن کامل این گفتگو را در ادامه بخوانید تا از نظرات احمد توکلی نماینده مجلس شورای اسلامی پیرامون مفاسد اقتصادی مسؤولان مطلع شوید:
قوه قضاییه اعلام کرده که اتهاماتی متوجه آقای رحیمی معاون اول رییسجمهوری است. در این زمینه چه اقدامی برای احضار وی انجام شده است؟
عدالت وقتی معنا پیدا میکند که قانون بدون تبعیض نسبت به همه، چه صاحبان حق و چه متهمان اجرا شود. در اسلام اینگونه نیست که اگر قانون را نسبت به یک مدیر اجرا کردیم نسبت به ضعیف اجرا نکنیم.
در زمان پیامبر زنی به اتهام سرقت بازداشت شد و جرمش هم به اثبات رسید و پیامبر نیز قصد داشت حد را اجرا کند، عدهای از بزرگان قریش آمدند خدمت پیامبر و گفتند این فاطمه بنی مخزوم از قبیله بنی مخزوم است که از تیره قریش بشمار میرود، این برای قریش مناسب نیست که اولین زنی که حد در موردش به اجرا در میآید از قریش باشد، شما تخفیف دهید و حد را اجرا نکنید. آثار غضب بر چهره پیامبر آشکار شد و در حالیکه خشم خود را فرو میخورد، فرمود: در گذشته جوامعی بودند که بهدلیل اینکه قانون را نسبت به افراد ضعیف اجرا میکردند و به افراد سرشناس که میرسیدند اجرا نمیکردند و منقرض شدند و خدا آنها را منقرض و حد را جاری کرد.
در جمهوری اسلامی و اوایل انقلاب ما نمونههای برجستهای داریم؛ مثلا آیتالله گیلانی پسر خودش را بهخاطر جرائمی که مرتکب شده بود، محکوم به اعدام کرد. اوایل انقلاب این حوادث زیاد اتفاق میافتاد.
در پرونده استفاده از شرکت بیمه، اتهاماتی متوجه معاون اول رییسجمهوری است که الحمدالله قوه قضاییه پس از تکمیل پرونده میخواهد سراغش برود. این وظیفه قوه قضاییه است اگر غیر از این اقدام کند در واقع به خدا و خلق خدا مدیون است. ما فکر میکنیم همانطور که دادگاه برخی کارمندان دون پایه زیر دست آقای رحیمی را تعقیب کرد باید آقای رحیمی را هم تعقیب کند.
اقدامات دستگاه قضایی در ارتباط با این پرونده را تا به حال چگونه ارزیابی میکنید؟
ارزیابی من در این زمینه مثبت است برای اینکه پرونده را با دقت پیش بردهاند تا آنجا که اطلاع دارم فقط همین مورد باقی مانده بود که خوشبختانه اعلام کردند رسیدگی خواهد شد.
شما از ابتدای مطرح شدن این موضوع هر از گاهی درباره آن صحبت کرده و بر اجرای عدالت تأکید کردهاید به همین دلیل از طرف گروههای سیاسی و بعضی جاها تحت فشار نبودید که در این رابطه سکوت کنید؟
من تحت فشار نبودم اما قوه قضاییه تحت فشار بود که به وظیفهاش عمل نکند ولی قوه قضاییه به وظیفه خود عمل میکند.
بهعنوان یک نماینده مجلس تا به حال کسی برای شما پیغامی از طرف آقای رحیمی و یا سایر افراد مرتبط او مبنی بر سکوت در این زمینه دریافت نکردید؟
از من مأیوس هستند و به سراغم نیامدند.
ماجرای دکترای آقای رحیمی که گویا شکایتی نیز در این زمینه مطرح است، واقعیت دارد؟
دروغ است، در خلاف گویی آقای رحیمی که شکی نیست، درسایت الف متهمش کردیم و آقای نادران هم اسنادش را به دادگاه داد، ما هم تعقیب شدیم ولی محکوم نشدیم و قرار منع تعقیب برای ما صادر شد.
چه اسنادی را ارائه دادید که قرار منع تعقیب صادر شد؟
مستندات ارائه دادیم که خودش اسناد را با عنوان دکتر امضا کرده است.
برای روشن شدن موضوع بیشتر توضیح دهید؟
آقای رحیمی وقتی رییس واحد جنوب دانشگاه آزاد بود و هنگامی که رییس دیوان محاسبات بود بهعنوان دکتر محمدرضا رحیمی امضا میکرد. در حالیکه مدرک دکترا نداشته است. اسناد را ارائه دادم اما وی نتوانست دکترایی! ارائه کند. قاضی نیز قرار منع تعقیب صادر کرد.
پس از تبرئه در بحث دکترای اقای رحیمی، از او شکایت نکردید؟
شکایتی نکردم.
خبری نیز مبنی بر توزیع پول بین نمایندگان مجلس توسط رحیمی منتشر شد؟ موضوع چه بود؟
این موضوع درست است و آشکار هم شد. در قضیه استیضاح مرحوم کردان بود که به بهانه کمک به مساجد مبالغی را به نمایندگان پرداخت میکردند و اصرار داشتند که نمایندگان امضای خود را پس بگیرند. این مسأله رو شد و آقای حیدرپور یکی از نمایندگان مجلس این موضوع را فاش کرد. در قبال آن، رییس مجلس، مدیرکلی که دست به این اقدام زده بود را از مجلس اخراج کرد و رییسجمهوری هم این مدیر را عزل کرد اما میبایست آقای رحیمی که رییس این مدیر بود عزل میشد. نه اینکه به او ارتقا مقام بدهند. مدیر مذکور از طرف خودش این کار را نکرده بود. حالا آقای رحیمی ایرادی کرده که دادگاه باید تکلیفش را مشخص کند.
برخی در دولت معتقدند پرداختن به موضوع رحیمی در زمان هدفمند کردن یارانهها باعث تضعیف دولت میشود، نظر شما چیست؟
امیرالمؤمنین برای زره خود که در دست دیگری بود و مدعی مالکیت این زره را داشت، نزد قاضی که خودش تعیین کرده بود رفت. این موضوع باعث عزت امیرالمؤمنین و نظام اسلامی شد یا باعث خدشه دار شدن آن. وقتی حضرت علی (علیهالسلام) به شریح قاضی گفت تو قضاوتت غلط است، از من شاهد خواستی، که به دادگاه آوردم. یعنی امیرالمؤمنین به تمام قوانین و مقررات تمکین کرده است.
اگر آقای رییسجمهوری از عدالت میگوید، عدالت به این است که قانون نسبت به همه یکسان اجرا شود. همه در برابر قانون طبق قانون اساسی با هم برابرند. معاون اول هم باید به دادگاه برود و از خود دفاع کند، ممکن است دلایلش کافی باشد، در نتیجه مبرا خواهد شد، این موضوع باعث قدرت نظام و تقویت قدرت دولت خواهد شد. اگر معلوم شد اتهامات به ایشان وارد است و ایشان مجرم است، باید عزل و مجازات شود، از این منظر هم موضوع، باعث تقویت نظام خواهد شد؛ زیرا معلوم میشود در نظام اسلامی ضعیف و قوی در برابر قانون یکسان هستند.
نقل قول این مقاله در سایت الف
۱۳۸۹ دی ۳, جمعه
تایید حکم اعدام یک دانشجوی کرد ایرانی
گزارش ها از اجرای قریب الوقوع حکم اعدام حبیب الله لطیفی، دانشجوی کرد حکایت دارد.نعمت احمدی، یکی از وکلای حبیب الله لطیفی، امروز (سوم دی - جمعه ۲۴ دسامبر) به بی بی سی فارسی گفت که حکم اعدام این دانشجوی کرد طی نمابری به صالح نیکبخت، وکیل دیگر آقای لطیفی، ابلاغ شده و زمان اجرای حکم روز یکشنبه (پنجم دی) ساعت پنج صبح خواهد بود.حکم اعدام آقای لطیفی نخستین بار در تابستان سال ۱۳۸۷ اعلام شده بود که با اعتراض وکلای او برای دادگاه تجدیدنظر ارسال شده بود اما در زمستان همان سال، دادگاه تجدید نظر نیز حکم اعدام را تایید کرده بود.بنا به گفته چند گروه مدافع حقوق بشر در داخل و خارج ایران، پرونده آقای لطیفی برای تجدید نظر نهایی به دیوان عالی ایران هم ارجاع داده شده بود و این دیوان در بهار سال ۱۳۸۸ این حکم اعدام را مجددا تایید کرده بود.به گفته آقای احمدی، علت بازداشت آقای لطیفی، حوادثی بوده است که در سال ۸۵ در سنندج روی داد و منجر به یک "آتش سوزی شده بود" و در پی آن چند نفر از جمله حبیب الله لطیفی، به اتهام محاربه بازداشت شده بودند.این وکیل حقوقی به بی بی سی فارسی گفت که در زمان رسیدگی به پرونده آقای لطیفی، وکلای او نحوه بازرسی مربوط به اتهام حضور و دست داشتن آقای لطیفی در آن حوادث را "ناقص" ارزیابی کرده و خواستار تحقیقات بیشتر شده بودند.بنابر اعلام سازمان عفو بین الملل، ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین تعداد صدور و اجرای حکم اعدام در جهان را دارد.
۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه
در انظار جهانی شعارهای تند می دهند و در خفا مشغول بده بستان هستند
انتقاد امیر ارجمند از نابسامانی، آشفتگی و پنهانکاری دولت در سیاست خارجی
چکیده : امیر ارجمند اختلاف درونی اقتدار گرایان و بی اعتمادی حتی در سطوح عالی را از علل و عوامل این گونه رفتار ها در سطح کلان دانست و گفت: آنها حتی در سطوح بالا به هم اعتماد ندارند و همچنین ازکانال های ارتباطی یکدیگر بی اطلاع هستند. اینکه چه کسی و چگونه مذاکره کند و چه جناحی از منافع احتمالی آن بهره مند شود موجب تزلزل سیاست خارجی کشور و تشدید بی اعتمادی جامعه جهانی برای یافتن راه حل مسالمت آمیز می شود و لذا مغایر با امنیت ملی و منافع ملی کشور است.
مشاور حقوقی میرحسین موسوی گفت: در حالی که آقای احمدی نژاد با شعارهای تند، جامعه جهانی را علیه مردم ایران تحریک می کند، اطرافیانش با آنهایی که دشمن تلقی می کنند، در حیات خلوت های تاریک و پنهان مشغول بده وبستان هایی هستند که استبداد آن ها را استمرار بخشد.
دکتر اردشیر امیر ارجمند در گفت و گو با خبرنگار کلمه با اشاره به این مطلب افزود: درمواضع تند آقای احمدی نژاد غالبا تلاش مخفیانه برای بده و بستان های سیاسی هم وجود داشته است. مذاکره وقتی معنا پیدا می کند که اختلافی وجود داشته باشد و دو طرف برای حل آن مذاکره می کنند. مذاکره تنها با دوستان نیست با دشمن هم می توان مذاکره کرد و اصولا برای اجتناب از خشونت باید چنین کرد. ولی چگونه وبا چه هدفی؟
دکتر اردشیر امیر ارجمند تاکید کرد: ارتباط های پنهانی که در تیم آقای احمدی نژاد مشاهده می شود غیر شفاف و فرصت طلبانه است و به نظر می رسد بیشتر برای تامین منافع جناحی باشد بنابراین از موضع خفت بوده و موجب افول جایگاه ملت ایران می شود.
امیر ارجمند اختلاف درونی اقتدار گرایان و بی اعتمادی حتی در سطوح عالی را از علل و عوامل این گونه رفتار ها در سطح کلان دانست و گفت: آنها حتی در سطوح بالا به هم اعتماد ندارند و همچنین ازکانال های ارتباطی یکدیگر بی اطلاع هستند. اینکه چه کسی و چگونه مذاکره کند و چه جناحی از منافع احتمالی آن بهره مند شود موجب تزلزل سیاست خارجی کشور و تشدید بی اعتمادی جامعه جهانی برای یافتن راه حل مسالمت آمیز می شود و لذا مغایر با امنیت ملی و منافع ملی کشور است.
مشاور حقوقی میرحسین موسوی تصریح کرد: از یاد نمی بریم که در زمان آقای خاتمی همین انحصار گرایان کنونی تمام توانایی خود را به کار گرفتتد تا هر تلاشی را برای حل وفصل عزت مندانه مشکلات ایران با جامعه جهانی با شکست مواجه کنند و امروز اقتدارگرایان باید در مقابل ملت ایران، نسل های آینده و تاریخ، پاسخگوی هزینه هایی باشند که به ایران تحمیل کرده اند.
وی همچنین با اشاره به تحولات اخیر در دولت گفت: آقای احمدی نژاد در هیچ زمینه ای شفاف عمل نمی کند. عزل وزیر امور خارجه با آن شرایط باعث سرافکندگی کشور در جامعه جهانی است. در این قضیه آقای متکی نیز بر دروغ گو بودن دولت احمدی نژاد اعتراف کرد.
استادحقوق دانشگاه شهید بهشتی همچنین با اشاره به وقایع تروریستی روز های گذشته با بیان اینکه همه باید قویا هر گونه عمل تروریستی را محکوم کنند گفت: انفجار بمب در بین عزاداران حسینی قطعا یک جنایت است و به هیج وجه قابل توجیه نیست و ارتباطی با اقلیت های مذهبی و قومی ندارد در عین حال و در هر زمان نقض حقوق اقلیت های نیز باید محکوم شود.
امیرارجمند اظهار کرد: رهبران جنبش سبز آقایان کروبی، خاتمی و موسوی همواره ضمن تاکید بر تمامیت ارضی کشور بر لزوم رعایت و توجه به حقوق اقلیت ها تاکید ویژه داشته اند.
دکتر امیر ارجمند ادامه داد : متاسفانه شاهد هستیم که گروهی از اقتدارگرایان در صدد تحریک اقلیت های مذهبی و قومی و تشدید خشونت و جو امنیتی و نظامی در کشور هستند.
این استاد برجسته حقوق بشر در پایان، شناسایی و تضمین حقوق اقلیت ها را موجب تثبیت و تضمین تمامیت ارضی, استقلال سیاسی و نا امیدی بیگانگان دانست و تصریح کرد: به بهانه احقاق حق نمی توان ادعاهایی کرد که تمامیت ارضی کشور را با خطر مواجه کند ضمن اینکه نمی توان به بهانه تمامیت ارضی کشور حقوق اقلیت ها را نادیده گرفت.
چکیده : امیر ارجمند اختلاف درونی اقتدار گرایان و بی اعتمادی حتی در سطوح عالی را از علل و عوامل این گونه رفتار ها در سطح کلان دانست و گفت: آنها حتی در سطوح بالا به هم اعتماد ندارند و همچنین ازکانال های ارتباطی یکدیگر بی اطلاع هستند. اینکه چه کسی و چگونه مذاکره کند و چه جناحی از منافع احتمالی آن بهره مند شود موجب تزلزل سیاست خارجی کشور و تشدید بی اعتمادی جامعه جهانی برای یافتن راه حل مسالمت آمیز می شود و لذا مغایر با امنیت ملی و منافع ملی کشور است.
مشاور حقوقی میرحسین موسوی گفت: در حالی که آقای احمدی نژاد با شعارهای تند، جامعه جهانی را علیه مردم ایران تحریک می کند، اطرافیانش با آنهایی که دشمن تلقی می کنند، در حیات خلوت های تاریک و پنهان مشغول بده وبستان هایی هستند که استبداد آن ها را استمرار بخشد.
دکتر اردشیر امیر ارجمند در گفت و گو با خبرنگار کلمه با اشاره به این مطلب افزود: درمواضع تند آقای احمدی نژاد غالبا تلاش مخفیانه برای بده و بستان های سیاسی هم وجود داشته است. مذاکره وقتی معنا پیدا می کند که اختلافی وجود داشته باشد و دو طرف برای حل آن مذاکره می کنند. مذاکره تنها با دوستان نیست با دشمن هم می توان مذاکره کرد و اصولا برای اجتناب از خشونت باید چنین کرد. ولی چگونه وبا چه هدفی؟
دکتر اردشیر امیر ارجمند تاکید کرد: ارتباط های پنهانی که در تیم آقای احمدی نژاد مشاهده می شود غیر شفاف و فرصت طلبانه است و به نظر می رسد بیشتر برای تامین منافع جناحی باشد بنابراین از موضع خفت بوده و موجب افول جایگاه ملت ایران می شود.
امیر ارجمند اختلاف درونی اقتدار گرایان و بی اعتمادی حتی در سطوح عالی را از علل و عوامل این گونه رفتار ها در سطح کلان دانست و گفت: آنها حتی در سطوح بالا به هم اعتماد ندارند و همچنین ازکانال های ارتباطی یکدیگر بی اطلاع هستند. اینکه چه کسی و چگونه مذاکره کند و چه جناحی از منافع احتمالی آن بهره مند شود موجب تزلزل سیاست خارجی کشور و تشدید بی اعتمادی جامعه جهانی برای یافتن راه حل مسالمت آمیز می شود و لذا مغایر با امنیت ملی و منافع ملی کشور است.
مشاور حقوقی میرحسین موسوی تصریح کرد: از یاد نمی بریم که در زمان آقای خاتمی همین انحصار گرایان کنونی تمام توانایی خود را به کار گرفتتد تا هر تلاشی را برای حل وفصل عزت مندانه مشکلات ایران با جامعه جهانی با شکست مواجه کنند و امروز اقتدارگرایان باید در مقابل ملت ایران، نسل های آینده و تاریخ، پاسخگوی هزینه هایی باشند که به ایران تحمیل کرده اند.
وی همچنین با اشاره به تحولات اخیر در دولت گفت: آقای احمدی نژاد در هیچ زمینه ای شفاف عمل نمی کند. عزل وزیر امور خارجه با آن شرایط باعث سرافکندگی کشور در جامعه جهانی است. در این قضیه آقای متکی نیز بر دروغ گو بودن دولت احمدی نژاد اعتراف کرد.
استادحقوق دانشگاه شهید بهشتی همچنین با اشاره به وقایع تروریستی روز های گذشته با بیان اینکه همه باید قویا هر گونه عمل تروریستی را محکوم کنند گفت: انفجار بمب در بین عزاداران حسینی قطعا یک جنایت است و به هیج وجه قابل توجیه نیست و ارتباطی با اقلیت های مذهبی و قومی ندارد در عین حال و در هر زمان نقض حقوق اقلیت های نیز باید محکوم شود.
امیرارجمند اظهار کرد: رهبران جنبش سبز آقایان کروبی، خاتمی و موسوی همواره ضمن تاکید بر تمامیت ارضی کشور بر لزوم رعایت و توجه به حقوق اقلیت ها تاکید ویژه داشته اند.
دکتر امیر ارجمند ادامه داد : متاسفانه شاهد هستیم که گروهی از اقتدارگرایان در صدد تحریک اقلیت های مذهبی و قومی و تشدید خشونت و جو امنیتی و نظامی در کشور هستند.
این استاد برجسته حقوق بشر در پایان، شناسایی و تضمین حقوق اقلیت ها را موجب تثبیت و تضمین تمامیت ارضی, استقلال سیاسی و نا امیدی بیگانگان دانست و تصریح کرد: به بهانه احقاق حق نمی توان ادعاهایی کرد که تمامیت ارضی کشور را با خطر مواجه کند ضمن اینکه نمی توان به بهانه تمامیت ارضی کشور حقوق اقلیت ها را نادیده گرفت.
۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه
حمله تند حزب سعد حریری به آیتالله خامنهای
حزب حاکم کشور لبنان که از حمایت عربستان برخودار است در روز سهشنبه آیتالله خامنهای رهبر ایران را مورد حمله قرار داد. عمار حوری، نماینده مجلس و از اعضای حزب 'جنبش آینده' که متعلق به سعد حریری است به خبرگزاری فرانسه گفت: "بنظر میآید که هدف از اظهارات آیتالله خامنهای متزلزل کردن آرامش در لبنان و جهان عرب میباشد". جمال الجراح یکی دیگر از 128 نماینده عضو حزب قدرتمند 'جنبش آینده' گفت: "اظهارات خامنهای قصد ایران برای پوشش و مخفی نمودن برخی جایگاههای سیاسی لبنان یا حداقل حزبالله را نشان میدهد". آیتالله خامنهای در روز دوشنبه احکام قریب الوقوع دادگاه سازمان ملل در ارتباط با قتل رفیق حریری، نخست وزیر پیشین لبنان را بیارزش و بیاعتبار خوانده بود.
مصطفی تاج زاده : من پیروزی جنبش سبز را در زندان دیدم
من پیروزی جنبش سبز را در زندان دیدم، هم در بعد سلبی و هم در بعد ایجابی آن. در بعد سلبی همه اتهامات علیه ما عملاً پس گرفته شد. اگر متن کیفرخواست علیه متهمان فعالیت های انتخاباتی که حکم بازداشت آنها در 19خرداد 88 صادر شد و در فردای انتخابات بازداشت شدند با حکم دادگاه مقایسه شود، به وضوح شاهد عقب نشینی فاحش از اتهامات نخستین خواهیم بود. یعنی در حالی که "محاربه"، "براندازی" و «برپایی انقلاب مخملی» یا به تعبیر تصحیح شده بعدی «کودتای مخملی» محور اصلی متن کیفرخواست را تشکیل می دهد، در رأی دادگاه آقایان بهزاد نبوی، میردامادی، صفایی فراهانی، رمضانزاده، امینزاده، عربسرخی و من اتهامی تحت عنوان "معاونت درمحاربه و افساد فی الارض" و"فتنه و توطئه عظیم که در راستای براندازی نظام" و به اصطلاح «کودتای مخملی» به میان نیامده است. به علاوه در حکم محکومیت من، جنبش اعتراضی مردم ایران به نام خود یعنی «جنبش سبز» آمده است.
۱۳۸۹ آذر ۲۸, یکشنبه
صفهای طولانی در پمپبنزینها، حضور پلیس در خیابانها
کلمه – “مکن ای صبح طلوع!” این پیامک کوتاه را در دقایق اخیر خبرنگاران چند رسانه نزدیک به دولت، برای دوستانشان ارسال کردند. آنها شاید بهتر و یا لااقل زودتر از رئیس دولت حاضر به پذیرش واقعیتی شدهاند که در پس لبخندهای هیستریکاش در نطق تلویزیونی امشب پنهان بود. احمدی نژاد در آخرین ساعات روز شنبه، از آغاز طرح هدفمند شدن یارانهها خبر داد. چیزی از پخش این سخنان هم نگذشته بود که ستاد هدفمندی یارانهها با انتشار “اطلاعیه شماره دو” از تعیین قیمت ۴۰۰ تومان برای هر لیتر بنزین سهمیهای و ۷۰۰ تومان برای هر لیتر بنزین آزاد خبر داد و قیمت هر لیتر گازوئیل سهمیهای را نیز تا ۱۵۰ تومان بالا برد و همچنین قیمت گازوئیل غیر سهمیهای را نیز به به لیتری ۳۵۰ تومان رساند. اما هنوز دقایقی از پخش مستقیم اظهارات رئیس دولت در سیمای جمهوری اسلامی نگذشته است که از سطح شهر تهران خبر میرسد صفهای طولانی در برابر پمپبنزینهای پایتخت ایجاد شده و نیروهای پلیس نیز به صورت گسترده در سطح معابر و میادین شهر حضور یافتهاند. به نظر میرسد که اعلام (یا به بیان بهتر اهدای) سهمیهی بنزین حمایتی علیالحساب نیز نتوانسته اعتماد مردم به دولت را جلب کند و بدین ترتیب در حالی که صبح هنوز فرا نرسیده و بانکها، نانواییها، فروشگاهها و دیگر واحدهای اقتصادی آسیبپذیر از طرح هدفمندی، هنوز آغاز به کار نکردهاند، فعلا پمپ بنزینها طلیعهای پر ازدحام و تا حدی ناآرام را برای انقلاب اقتصادی مدنظر احمدی نژاد وعده میدهند. گزارش خبرنگار کلمه از سطح شهر تهران حاکی است که نیروهای پلیس و همچنین ماموران لباس شخصی به طور ویژه در کنار پمپ بنزینها حضور پررنگی دارند و چراغهای گردان خودروهای پلیس، بر روی صفهای طولانی که از دقایق ابتدایی اعلام آغاز طرح هدفمندی، جلوی پمپ بنزینها تشکیل شده، نور میاندازد تا شاید شبی که به گفتهی حامیان دولت، نباید صبح شود، قدری روشنایی به خود ببیند. شب تاریک هدفمند شدن یارانهها آغاز شده است. طرحی که دولت جدا از ملت، بدون تدبیر و دوراندیشی و بدون توجه به نظر عموم کارشناسان اقتصادی، به مرحلهی اجرا درآورده، از فردا سرنوشت آیندهی نزدیک مردم و شاید آیندهی کمی دورتر دولت مستقر را رقم خواهد زد...
۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه
محصول سیاست امنیتی "اعدام باید گردد" انفجارهای انتحاری از بغداد به چابهار رسید!
ماجرای دستگیری و انتقال "ریگی"، رهبر جندالله به ایران و آن نمایش مضحک و ساختگی پائین آوردن هواپیمای گرجستان و اعلام شناسائی و پائین آوردن ریکی از هواپیما، اکنون رسیده است به انفجار انتحاری در چابهار. نظیر همان انفجارهائی که در عراق روی داد و انگشت اتهام در باره برخی از آنها متوجه سپاه پاسداران است. این تصور که نمایش خیابانی ثبت نام برای عملیات انتحاری در تهران و لیست ساختگی 2 هزار نفره "افراد آماده انتحار" را مردم فراموش کرده باشند تصور بی جائی است.
اعترافات تلویزیونی ریگی که تحریک مستقیم بلوچ ها بود، سپس اعلام خبر اعدام ریگی و متعاقب آن انفجار در چند مسجد در زاهدان و انفجار انتحاری در چابهار، ادامه اش رسیده است به رویدادهای جدید- دستگیری ملوانان- در خلیج فارس، که درهمین شماره پیک نت می خوانید.
بازیگران شطرنج بزرگ، به آسانی جمهوری اسلامی و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی اش را - اعم از سپاه و وزارت اطلاعات و بیت رهبری-، در خانه های سیاه و سفید تخته شطرنج به بازی گرفته و تا کیش و مات می خواهند پیش ببرند. نه کارهای تروریستی جندالله با اعدام ریگی می توانست تمام شود و نه راه حل مسائل متنوعی که بحران همه جانبه را درجمهوری اسلامی شکل بخشیده اند اعدام است.
اگر فحشاء مطابق نظر خانم عشرت شایق- نماینده مجلس- با اعدام چند زن تن فروش تمام می شود و یا طرح هدفمند کردن یارانه ها با اعدام چند تن از مخالفان این طرح به سامان می رسد، مشکلات در بلوچستان و کردستان هم با اعدام حل می شود.
از 31 سال پیش که خلخالی راه حل مبارزه با قاچاق مواد مخدر را اعدام تشخیص داد و اعدام در کردستان را راه حل مسئله قومی، تا اکنون که مخالفان هدفمند کردن یارانه ها را تهدید به اعدام می کنند، راه حل هر مسئله ای اعدام بوده است و می بینیم که تمام مسائلی که راه حل آنها در اعدام جستجو می شد، تشدید شده است.
حجت الاسلام علی یونسی، تنها وزیر اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی بود که طرفدار تحقیق و تعقل و اندیشه بود. بارها به بلوچستان سفر کرد و در آخرین سال ریاست جمهوری محمد خاتمی، بارها بر ضرورت کار اطلاعاتی دراز مدت به جای گرفتن و شکنجه کردن و زندان ساختن تاکید کرده و گفته بود: کار وزارت اطلاعات جمع آوری اطلاعات و ارزیابی آنها و تدوین رهنمودهائی برای امنیت کشور است. او چند بار اعلام کرد که خطری که آینده ایران را تهدید می کند تجزیه خاک ایران است و به همین دلیل باید برای مسائل قومی و مذهبی راه حلی استراتژیک یافت و جلوی رشد جدائی از ایران را در این مناطق گرفت.
علی خامنه ای و بیت رهبری که امور امنیتی اش را حجت الاسلام توطئه گری بنام "میرحجاری" اداره می کند، پس از پایان دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، یونسی که در زمان او مجریان قتل های زنجیره ای از وزارت اطلاعات پاکسازی شده بودند را برکنار کردند و به جای او امثال محسنی اژه ای و مصلحی (وزیر اطلاعات کنونی) را بر سر کار آوردند و بخش اطلاعاتی سپاه را هم تبدیل به سازمان امنیت کرده و حسین طائب را به ریاست آن گماردند. این مهره ها همگی مورد تائید آیت الله جنتی بوده و هستند که خود از صادر کنندگان فتوای قتل و اعدام است و حتی در نماز جمعه تهران خطبه اعدام برای جنبش سبز خواند. این گروه سرکوب مردم معترض و سرکوب جریانات سیاسی را بجای استراتژی تعقل و یافتن راه حلی برای مشکلات قومی و مذهبی ایران در دستور کار خود قرار داد. تغییر فرماندهی سپاه نیز در همین چارچوب و برای همسوئی با این گروه صورت گرفت.
بنابراین، دو اندیشه اطلاعاتی در جمهوری اسلامی در برابر هم قرار دارند که سخنگوی یکی از آنها امثال یونسی و علی ربیعی اند و گروه دوم را امثال طائب و مصلحی و اژه ای و حجازی تشکیل میدهند. دومی ها، توانسته اند اولی ها را تصفیه کنند و "اعدام باید گردد" را جانشین "تعقل باید کرد" ساخته اند. حاصل همان می شود که در بلوچستان شاهدیم.
اعترافات تلویزیونی ریگی که تحریک مستقیم بلوچ ها بود، سپس اعلام خبر اعدام ریگی و متعاقب آن انفجار در چند مسجد در زاهدان و انفجار انتحاری در چابهار، ادامه اش رسیده است به رویدادهای جدید- دستگیری ملوانان- در خلیج فارس، که درهمین شماره پیک نت می خوانید.
بازیگران شطرنج بزرگ، به آسانی جمهوری اسلامی و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی اش را - اعم از سپاه و وزارت اطلاعات و بیت رهبری-، در خانه های سیاه و سفید تخته شطرنج به بازی گرفته و تا کیش و مات می خواهند پیش ببرند. نه کارهای تروریستی جندالله با اعدام ریگی می توانست تمام شود و نه راه حل مسائل متنوعی که بحران همه جانبه را درجمهوری اسلامی شکل بخشیده اند اعدام است.
اگر فحشاء مطابق نظر خانم عشرت شایق- نماینده مجلس- با اعدام چند زن تن فروش تمام می شود و یا طرح هدفمند کردن یارانه ها با اعدام چند تن از مخالفان این طرح به سامان می رسد، مشکلات در بلوچستان و کردستان هم با اعدام حل می شود.
از 31 سال پیش که خلخالی راه حل مبارزه با قاچاق مواد مخدر را اعدام تشخیص داد و اعدام در کردستان را راه حل مسئله قومی، تا اکنون که مخالفان هدفمند کردن یارانه ها را تهدید به اعدام می کنند، راه حل هر مسئله ای اعدام بوده است و می بینیم که تمام مسائلی که راه حل آنها در اعدام جستجو می شد، تشدید شده است.
حجت الاسلام علی یونسی، تنها وزیر اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی بود که طرفدار تحقیق و تعقل و اندیشه بود. بارها به بلوچستان سفر کرد و در آخرین سال ریاست جمهوری محمد خاتمی، بارها بر ضرورت کار اطلاعاتی دراز مدت به جای گرفتن و شکنجه کردن و زندان ساختن تاکید کرده و گفته بود: کار وزارت اطلاعات جمع آوری اطلاعات و ارزیابی آنها و تدوین رهنمودهائی برای امنیت کشور است. او چند بار اعلام کرد که خطری که آینده ایران را تهدید می کند تجزیه خاک ایران است و به همین دلیل باید برای مسائل قومی و مذهبی راه حلی استراتژیک یافت و جلوی رشد جدائی از ایران را در این مناطق گرفت.
علی خامنه ای و بیت رهبری که امور امنیتی اش را حجت الاسلام توطئه گری بنام "میرحجاری" اداره می کند، پس از پایان دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، یونسی که در زمان او مجریان قتل های زنجیره ای از وزارت اطلاعات پاکسازی شده بودند را برکنار کردند و به جای او امثال محسنی اژه ای و مصلحی (وزیر اطلاعات کنونی) را بر سر کار آوردند و بخش اطلاعاتی سپاه را هم تبدیل به سازمان امنیت کرده و حسین طائب را به ریاست آن گماردند. این مهره ها همگی مورد تائید آیت الله جنتی بوده و هستند که خود از صادر کنندگان فتوای قتل و اعدام است و حتی در نماز جمعه تهران خطبه اعدام برای جنبش سبز خواند. این گروه سرکوب مردم معترض و سرکوب جریانات سیاسی را بجای استراتژی تعقل و یافتن راه حلی برای مشکلات قومی و مذهبی ایران در دستور کار خود قرار داد. تغییر فرماندهی سپاه نیز در همین چارچوب و برای همسوئی با این گروه صورت گرفت.
بنابراین، دو اندیشه اطلاعاتی در جمهوری اسلامی در برابر هم قرار دارند که سخنگوی یکی از آنها امثال یونسی و علی ربیعی اند و گروه دوم را امثال طائب و مصلحی و اژه ای و حجازی تشکیل میدهند. دومی ها، توانسته اند اولی ها را تصفیه کنند و "اعدام باید گردد" را جانشین "تعقل باید کرد" ساخته اند. حاصل همان می شود که در بلوچستان شاهدیم.
۱۳۸۹ آذر ۲۴, چهارشنبه
در عاشورای یزید، حسین سر فتنه است (پرده اول))
میثم محمدی
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۸۹, ساعت ۲۳:۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم
عاشورا برای ما آئینی جاودانه است. چرا؟ برای سینه زنی ها و نوحه خوانی ها؟ برای شامی خوردن و معده ای گرفتن؟ حتی برای اشکی ریختن و لحظاتی در خود فرو رفتن و غوطه خوردن؟ واقعا تمام درس های عاشورا برای ما همین هاست؟ عاشورا سنتی همواره زنده و روشنگر است؟ چرا؟ اساسا کدام عاشورا برای ما سنتی زنده و آئینی جاودانه است؟
من برای طرح این پرسش عمدی دارم و در حقیقت مقصودی عامدانه. چون اگر دقت کنید می بینید که عاشورا فقط برای حسین و یارانش و پیروانش و شیعه و ما که اکنون حاضران این صحنه ایم، نیست. عاشورا فقط این یک تعریف را ندارد. و این باعث شگفتی است که مگر عاشورا بجز این که ما از او می شناسیم و دیده ایم معنای دیگری هم دارد؟ مگر تصویر دیگری هم از عاشورا ضبط شده است؟ مگر تفسیر دیگری هم از عاشورا می توان داشت؟ یعنی تفسیر و تصویری که در آن حسین محق و مظلوم و شهید نباشد؟ آیا می توان چنین نگاهی به عاشورا داشت که در آن حسین بن علی، آن تصویر رایج و متداول شیعه و آزادیخواهان غیرشیعی و غیرمسلمان و اصلا لامذهب را نداشته باشد. پاسخ اینست که بله! می توان چنین تصویری از عاشورا داشت. می توان عاشورا را چنین تفسیر کرد که اصلا حسین بن علی، که حق استفاده از رانت جد و پدر و مادرش که شخصیت های درجه یک اسلامند را ندارد و حتی بدون توجه به خودش که شخصیت آزادیخواه و ظلم ستیز و جوانمرد و حساس به مظلومان است، یک طاغی بر ضد حکومت اسلامی است. یک یاغی است که نظم اجتماعی و سامان امور مسلمین و بویژه خلیفه مسلمین را بر هم زده. از فرمان حاکم اسلامی که ولی امر اوست و حاکم مطلقه جان و مال و ناموس مسلمین است، تبعیت نکرده. خود را از آغوش حکومت اسلامی و خلیفه الله که فرمانش فرمان خدا و خودش سایه خدا و حتی گماشتگانش، گماشتگان خدا و الی آخر است، خارج کرده و به همین دلایل از جامعه اسلامی طرد شده و بر همین اساس نه تنها محق و مظلوم و شهید نیست، بلکه قاضی پدرش، شریح حکم می دهد که از دین هم خارج شده است! محارب است. اوست که محارب روز عاشوراست و اوست که محکوم به فناست و دیگر محاربان هم به آتش او می سوزند. اوست که سر فتنه است و آتش بیار همه صداهای مخالف است. آیا هیچ معنا می دهد که کسی، هر کسی که باشی، حتی اگر حاکم اسلامی مفسد باشد، حتی اگر حکم به قتل بیگناهان داده باشد، حتی اگر دولت اسلامی را با دیکتاتوری و خون و ظلم اداره کند و حتی اگر تمام صداهای مخالف را در سیاهچال خفه کند و آزادیخواهان و منتقدان را در محبس های طویل المدت به گور بسپارد، به خود حق بدهی که به خلیفه الله، به سایه خدا بر زمین و نایب پروردگار، نصیحتی کنی، نقدی کنی یا اعتراضی داشته باشی؟ به کدامین حق؟ کدام محکمه این حاکم مسلمین است که حکم به برائت تو دهد؟ به کدامین سند و گواهی؟
می بینید که ما دو عاشورا داریم و دقیقا می توانیم برخلاف آنچه شیعه و پیروان حسین و تمام آزادیخواهان تاریخ اندیشیده اند از عاشورای دیگری سخن بگوییم و آنرا به تصویر کشیم. عاشورایی که حسین در آن مقتول است به جرم محاربه، نه مظلوم به حکم اصلاح؛ عاشورایی که قتل حسین را فریضه می داند نه رذیله؛ عاشورایی که حکم عالمان دینی بی تفاوت به ظلم، بی اعتنا به فساد و بی توجه به ملت را پای قتل حسین اورده است: او را بکشید تا قطعه ای از خاک جنت را به یغما برید! این عاشورا را عاشورای یزید نامیده اند؛عاشورای اموی، و این آغاز انحرافی بود که تا سال های سال از جانب مسلمانان اموی و اسلام سفیانی تکرار شد تا حرمت عاشورا و تصویر و تفسیر حسینی آن را کاملا پاک کند.
اینک زمان پرسشی دیگر است: آیا این تلاش و جهد امویان توانست شعله عاشورا را خاموش کند؟ تا سال ها نماز نخواندن علی و کفر حسین و زندقه علویان ورد زبان ائمه جمعه و واعظان منصوب اموی بود. تا صدها سال سب علی و علویان و زندان و زنجیر و زجر اینان ادامه یافت اما آیا حقیقت قیام حسین و نفس اعتراض حسین و آنچه او را به کربلا کشانده و به عاشورا پیوسته بود، زیر بار این تل خاک مدفون شد؟ اینک تاریخ است که با ما سخن می گوید و از ما شاهد می خواهد که آیا آنچه حسین در عاشورا و در میانه کربلا فریاد زد در گوش تاریخ گم شد یا به گوش نسل های پس از حسین رسید و گواهی خود را در عاشورای خونین ما داد؟ عاشورای 1388.
اینک یک سال از آن واقعه خونین گذشته است و از قضا که اگر ملتی فقط فریاد حسین را فرایاد مخاطبان تاریخی حسین می آورد، اینک گویی جلوه ای از جنایات یزیدیان را هم به خون دیده می دیدند... در تصورشان اسب ها بر پیکر شهیدان و در تصویرشان ماشین ها بر پیکر شاهدان... در خلوتشان تیرهای غافل بر سینه بیگناهان عاشورا و در جلوتشان تیرهای ناغافل بر پشت مظلومان عاشورا، بر پشت بسیاری و بر پشت سید علی موسوی حبیبی که تنها جرمش، خواهرزادگی میرحسین بزرگ ما بود! چه ساده و چه هولناک خون آدمیانی بر زمین ریخت و هدر خوانده شد و محارب خوانده شدند و محبوسانشان زیر سایه مرگ زندگی کردند.
عاشورا را می توان از چشم یزید هم دید و اگر عاشورا سنتی همواره جاوید و زنده است، چرا برای یزیدیان نباشد؟ هر یزیدی در هرگوشه تاریخ، که شولای خلافت اسلامی را بر دوش دارد و می پندارد که خلیفه الله در زمین است، می تواند هر عاشورایی را به نفع خود مصادره کند. می تواند از هر عاشورایی منافق و محارب بسازد و می تواند چهره هر عاشورایی را برای کشتار خود و برای سرکوب خود چنان توجیه کند که آب هم از آب تکان نخورد. اصل در عاشورای یزیدی سه چهره دارد:
حق در هر حال با حاکم اسلامی است.
هر منتقدی، هر معترضی و هر مخالفی، کلا بر خطاست و باید از امر حاکم اسلامی تبعیت کند.
خون هر منتقد و معترض و مخالفی که از فتنه خود دست نکشد و به سرکشی و طغیان ادامه دهد، حلال و هدر است. او دیگر مخالف نیست. محارب است.
عاشورای حسینی، نتیجه اعتراض حسین پس از بیست سال سکوت بود. آنهم نه سکوت محض، سکوت به معنای متعارف. او پس از بیست سال دید که میراث و سنت محمد و اسلام علی، بدست یزید نابود خواهد شد و اگر اذانی از ماذنه ای بر می خیزد و بانگ قرآنی بگوش می رسد تا گوش ها را برای شنیدن پیام دین و اخلاق و حریت دیندار و حرمت آزادی او تیز کند، خاکی بر صورت مومنان است و پنبه ای بر گوش عالمان. گویی احدی نمانده تا صدای پیرزنی را بشنود که ناتوان از دیدار فرزند است و حتی از شنیدن صدای او نیز محروم. فرزندی که در محبس است به جرم اعتراض بر ظلم حکومت. گویی مردگانند و کس آوای زنی را نمی شنود که سالی است از شوی خود محروم شده و چشمان خیس کودکانی را نمی بیند که نگاه خسته اما پرنشاط پدر را از یاد برده اند. شویی و پدری که در محبس است، به جرم اعتراض بر ظلم حکومت. گویی...
این هم تصویری از عاشوراست که یک مسلمان موحد را و حتی هر انسان آزادیخواه و ستم شکنی را مدام تلنگر می زند و بخود می آورد که اگر در گوش هایت صلای اذان را می شنوی و با چشم هایت خطابه واعظان و دم از دین و آیین زدنشان را بر منبر و محراب می بینی واگر چتر حکومت دینی، حاکمیت روحانیون بر سر تو سایه افکنده و اگر بر جای پای پیغمبر و امامان و پیشوایان صالح و مردان خدایت، ردی از گام زدن ملبسان به جامه دین و مذهب را لمس می کنی، این همه مؤیدات و مقومات را بهانه مکن و خودت را به خواب خوش نزن که حکومت صالحه است و سایه حاکم، ردی از نور سوزاننده خورشید را بر تنت نمی افکند. اگر از خواب برخیزی و دست کم در خلوت خود به عاشورای خود بیندیشی و به آنچه با ملتی مظلوم و محجوب و قانع شد، فکر کنی رگه های درس های حسین را و بازتاب رد سرخ عاشورا را باز به روشنی توانی دید.
منبع خبرجرس .
۱۳۸۹ آذر ۲۳, سهشنبه
درخواست سید محمد خاتمی از محمد نوری زاد برای پایان اعتصاب غذای خشک
خطاب آقای خمینی به سپاه نگوئید جانم فدای رهبر همه بگوئید جانم فدای ملت!
| سپاه باید پشت مردم باشد. اصل مردمند. ارتش هم باید پشت مردم باشد. ارتش وسپاه باید بگویند: جانم فداى مردم. اگر بگوید جانم فداى رهبر انحراف است. اصل مردمند. رهبر هم جانش فداى مردم است. ما همه براى مردمیم. سپاه باید از حقوق مردم دفاع کند. پشتیبان مردم باشد.اگر بگوید جانم فداى رهبر که این مى شود همان زمان شاه. پس مردم براى چى انقلاب کردند؟ صحیفه نور، جلد سوم پاراگراف :۱۳۲ |
۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه
قالیباف: دولت فقط 3 میلیارد از 120 میلیارد تومان یارانۀ اتوبوس و مترو را پرداخت کرده است آن هم بعد از 9 ماه از شروع سال
اشتراک در:
نظرات (Atom)
