۱۳۸۹ مرداد ۹, شنبه

یک امتیاز دیگر برای موسوی ، علیه خامنه ای (آرش سیگارچی)


بعد از تهدید میرحسین موسوی به افشاگری در مورد دهه شصت و مشخصا جنگ ، کار جالبی کرد روزنامه “انقلاب اسلامی در هجرت” ، نشریه ای که زیر نظر آقای بنی صدر اداره می شود. گویا بیست سال پیش ، آنها نامه محرمانه استعفای میرحسین موسوی را نشر داده بودند و اینک به بهانه تهدید موسوی به افشاگری ، آن را باز نشر کرده اند. برای من این سند ، سند مهمی است. نامه موسوی و پاسخ خامنه ای را بخوانید تا دو چیز دستگیر تان بشود. یک اینکه بر عکس ادعای برخی ، موسوی در جریان خیلی از اتفاقات سال مهم 1367 نبود. دوم هم اینکه عمق اختلاف خامنه ای با موسوی را ببینید. نامه ها به نقل از انقلاب اسلامی در هجرت: توضیح نشریه انقلاب اسلامی در هجرت: نامه آقای موسوی به آقای خامنه ای در مهر ماه سال ۱۳۶۷ در نشریه انقلاب اسلامی چاپ شده است. از آنجا که اخیرا آقای موسوی تهدید کرده است که علل استعفای خود را افشا خواهد کرد از آنجا نشریه انقلاب اسلامی در هجرت همان زمان این نامه را انتشار داده است، جهت اطلاع نسل حاضر دوباره آنرا منتشر میکنیم. یادآور میشود در آنزمان آقای هاشمی رفسنجانی ریاست مجلس را بعهده داشت. بسمه تعالی مقام محترم ریاست جمهوری برای آنکه دشمنان اسلام و کشور نتوانند سوء استفاده نمایند، اینجانب در استعفانامه خود که برای رسانه ها نیز ارسال گردیده است، دلایل را ذکر نکردم. با این نیت که ذکر آنها انشالله در آینده برای کشورمان و دولتهای بعدی مفید باشد، بصورت خیلی خلاصه به بیان آنها می پردازم: ۱ ـ مسلوب الختیار شدن دولت در سیاست خارجی. امروز امور افغانستان و عراق و لبنان در دست جنابعالی است. نامه هائی به عنوان کشورهای مختلف نوشته میشود بی آنکه دولت از آنها خبری داشته باشد. (اینجانب به عنوان نخست وزیر از این نامه ها جز در موارد استثنائی و آنهم بطور اتفاقی بیخبرم). نخست وزیر ژاپن برای ریاست محترم مجلس و ریاست محترم مجلس برای نخست وزیر ژاپن نامه مینویسد و اینجانب در یک مراسم عمومی و مردمی از این ماجرا و متن نامه با خبر میشود. آقای لاریجانی در جایی میگوید از پنج کانال با آمریکا تماس گرفته میشود و بنده بعنوان رئیس هیئت وزیران از این کانالها اطلاعی ندارم. همه جا صحبت از سیاستهای خارجی دولت جمهوری اسلامی است. بدون آنکه دولت از این سیاستها که در همه جای کشور و جهان بیان میشود، خبر داشته باشد. ۲ ـ عملیات برون مرزی که بدون اطلاع و دستور دولت صورت میگیرد. شما بهتر میدانید که تاکنون فاجعه آفرینی و اثر نامطلوب آنها برای کشور چقدر بوده است. بعد از آنکه هواپیمایی ربوده میشود، از آن باخبر میشویم. وقتی مسلسلی در یکی از خیابانهای لبنان گشوده میشود و صدای آن در همه جا میپیچد، متوجه قضیه میشویم. پس از کشف مواد منفجره از حجاج ما در جده، اینجانب از این امر آگاه میشوم. متاسفانه و علیرغم همه ضرر و زیانی که این حرکت متوجه کشور کرده است، هنوز نظیر این عملیات میتواند هر لحظه و هر ساعت بنام دولت صورت گیرد. ۳ ـ تجزیه سازمان برنامه و بودجه از نخست وزیری که به دلایل سیاسی صورت گرفت، از همان اول ضایعه آفرین بوده و ادامه آن در شرایط نوسازی کشور فاجعه بار خواهد بود. متاسفانه این مشکل و مشکل وزرای مشاور، علیرغم طرح در شورای تشخیص مصلحت، به تاخیر افکنده شده و حل نگردیده است هر چند که بهرحال حق شورای تشخیص مصلحت است و اینجانب انتظاری در این خصوص ندارم. ۴ ـ تجزیه اقتدار مشروع و قانونی دولت و مسئولیت دولت و وزرا توسط شوراهای گوناگون. ۵ ـ عدم قدرت اینجانب به پاسخگویی در مقابل اعضا هیات دولت و نمایندگان محترم مجلس در مورد کارهائی که بدون اطلاع دولت، ولی بنام دولت، صورت میگیرد. 6 ـ در خاتمه لازم میدانم بار دیگر یادآور شوم که این استعفا، العیاذ بالله، بمعنای قهر اینجانب از نظام و دولت جمهوری اسلامی و مسئولین انقلابی آن نیست که اگر هم بود، با توجه به عظمت انقلاب و ناچیزی اینجانب، یقینا نمیتوانست هیچ تاثیری در روند رشد و توسعه انقلاب اسلامی داشته باشد. این استعفا دلیل ناتوانی اینجانب برای کار بدلیل همین ناتوانی است و درست بدلیل همین ناتوانی است که اینجانب مسئولیت را از خود ساقط می بینم. میرحسین موسوی ۱۴ شهریور ۱۳۶۷ خست وزير محترم باسلام، نامه استعفاي شما را دریافت کردم و لازم مي‌دانم چند موضوع را به جنابعالي گوشزد کنم: در شرایط حساس کنوني و در حالي که مذاکرات ژنو در جریان است و الزم است همه در برابرترفندهاي دشمنان ٓاماده و از مسأيل داخلي فارغ‌البال باشیم، استعفاي دولت بر خالف مصلحت کشور و انقلاب است و ضربه‌اي بر مصالح نظام جمهوري اسلامي است. مشكل تعیین چند وزیر، مشكل جدیدي نیست. در سه سال گذشته (دوره دوم ریاست جمهوري اینجانب) همواره این مشكل با حكمیت هیٔات سه نفره منصوب امام حل شده و جنابعالي همواره از ٓان استقبال کرده‌اید. هم اکنون نزدیك به نیمي از وزراي دولت که [ ...] به تصریح حضرت امام هنوز به قوت خود باقي است مرجع حل مشكل خواهد بود. شما اگر مجلس را مرجع واقعي مي‌دانید، نباید از عرضه دولت به مجلس و خواستن رٔاي اعتماد، استنكاف کنید. اگر مجلس به دولت رٔاي ندهد راه‌هاي قانوني براي تشكیل دولت جدید وجود دارد و این بهتر از ٓآن است که شما درست شب قبل از روزي که دولت قرار است به مجلس عرضه شود، استعفا دهید و آن را در رسانه‌ها منتشر کنید. جنابعالي از اختیارات نخست وزیر طبق اصل ۱۳۴ کاملا برخوردار بوده‌اید و حتي به برکت لطف حضرت امام و حمایتي که همواره از دولت کرده‌اند تا بتوانند وظایف خود را بخوبي انجام دهند، اختیاراتي بیش از مقرر در قانون نیز کسب کرده و ٓان را اعمال نیز کرده‌اید. توضیح این مطلب را در نامه پیوست به شخص شما ارأيه خواهم کرد. اینجانب با وجود اختلاف نظرهاي چندي که با شما در نحوه اداره کشور و اعتراض به روش‌هاي شما بویژه در مسأيل اقتصادي دارم، همان طور که مي‌دانید همواره در همه مراحل به شما کمك کرده‌ام و اکنون هم استعفاي شما را به مصلحت ندانسته و اصرار بر ان را ضربه به نظام و حتي با کمال معذرت خیانت – البته خیانت غیر عمدي- مي‌دانم و معتقدم خوبٓ است جنابعالي امروز نظرات حضرت امام در امور اقتصادي را به طور دربست بپذیرید. استعفا را نمي‌پذیرم و خواهش مي‌کنم اصرار نكنید. سيد علي خامنه‌اي رييس‌جمهور

۱۳۸۹ مرداد ۸, جمعه

مواضع آیت الله منتظری نباید به فراموشخانه سپرده شود اشرف منتظری


انتقاد سازنده از حاکمان و نقد پذیری آنان از سنت هایی است که در اسلام مورد توجه قرار گرفته است. از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که به مردم می فرمود: «اشیروا علیّ ایها الناس» یعنی ای مردم، نظرات مشورتی خود که مخالف نظر من است را بر من عرضه بدارید. حضرت علی (ع) نیز در خطبۀ 34 نهج البلاغه، نقد و نصیحت مردم نسبت به حاکمان و حاکمان نسبت به مردم را از حقوق متقابل بین آنان شمرده و فرموده اند: «ای مردم، همانا من بر شما حقی دارم و شما نیز بر من حقی دارید. حق شما بر من، نصیحت و خیرخواهی شما است و حق من بر شما، یکی وفای به پیمان و بیعت و دیگری نصیحت کردن من و خیر خواهی در حضور و غیاب من می باشد.»
با توجه به دو سنت ذکر شده، مرحوم آیت الله منتظری(ره) در زمانی که در قدرت بودند و بعد از آن، لزوم آزادی بیان و انتقاد سازنده از حاکمان و نقد پذیری آنان را عملاً مورد توجه قرار داده بودند. در همین رابطه، مرحوم پدرم در دهۀ شصت و از همان دوران قائم مقامی این رویه را احیاء نموده و نظریات انتقادی خود را در مورد حاکمیت، توسط نامه به مرحوم آیت الله خمینی متذکر می شدند.
درهمین راستا، ایشان در دیداری که با اصحاب مطبوعات داشتند، بر لزوم نقد حاکمیت و آزادی بیان و طرح نظرات منتقدان در مطبوعات تأکید نمودند و به دنبال آن، روزنامۀ کیهان که زیر نظر جناب آقای خاتمی اداره میشد، یک صفحه را به عنوان «گذر اندیشه» اختصاص داد که در آن نظرات گروه ها و جناح های سیاسی منتقد درج می شد که البته با اعمال نفوذ مراکز قدرت این شیوه بزودی متوقف شد. معظم له نیز در آن مقطع نظرات انتقادی و پیشنهادات خود را در رابطه با اصلاح روند کارها بخصوص امور مربوط به جنگ، اوضاع اقتصادی و مسایل زندان ها و دادگاه ها ابراز می داشتند.
به یاد دارم در آن مقطع، بعضی از اطرافیان پدرم به ایشان می گفتند: چرا به حاکمیت انتقاد می کنید، ممکن است امام از انتقادهای شما ناراحت شوند و ایشان در پاسخ می گفتند: امام و مسئولان نظام با تمام احترامی که برایشان قائل هستم از پیامبر اکرم (ص) بالاتر نیستند و من هم از آن عرب بیابانی پایین تر نیستم. آن عرب بیابانی حق داشت آزادانه و به راحتی از بعضی کارهای پیامبر با اینکه معصوم بودند، انتقاد نماید و آن حضرت به او این حق را می دادند و هرگز ناراحت نمی شدند.
پس از رحلت آیت الله خمینی، پدرم همین شیوه را ادامه می دادند. به عنوان نمونه در تاریخ 14/1 /82 در دیدار انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، مسألۀ انتقاد از حاکمیت و عدم وجود خطوط قرمز را مطرح نموده و گفتند: «جراید و رسانه ها ارگان مردم هستند نه ارگان حکومت ها و یاد آور شدند: انتقاد، شاه بیت آزادی مطبوعات است. اگر جراید نتوانند انتقاد کنند و در هر مقطع زمانی با انواع و اقسام خطوط قرمز مواجه باشند، نمی توان گفت کشور ما کشوری است که در آن مطبوعات، آزدای دارند... و اگر بر فرض، انتقادات و مطالب هم دارای اشکال است، نباید به نام قانون و با حربۀ توقیف به مصاف آن ها رفت، که متاسفانه این رویه در سال های اخیر اعمال شده و بیش از هشتاد نشریه توقیف شده اند که این توقیف ها نه منطقی، نه عقلی و نه شرعی است و به حیثیت و آبروی کشور ما در سطح جهان، ضربۀ سنگینی وارد نموده است. متأسفانه امروزه روش های اتخاذ شده در زندانی کردن نخبگان جامعه و محاکمات آنان به گونه ای است که جامعه را فلج کرده و فاصلۀ بین نخبگان و حاکمیت را نیز عمیق نموده است و این کارها با اخلاق نبوی و سیرۀ علوی سازگار نیست.»(دیدگاه ها، ج2، ص95)
همچنین ایشان در تاریخ 11/5/82 یادآور شدند: من یادم هست که در پاریس از مرحوم امام سوال شد آیا در حکومت مورد نظر شما، کمونیست ها هم حق اظهار نظر دارند یا خیر؟ ایشان در جواب گفتند: بلی حتی آنان هم آزادند. فقیه عالیقدر سپس گفتند: متأسفانه الان به گونه ای شده است که حتی مسلمانان و نخبگان جامعه هم حق اظهار نظر ندارند.(همان، ص145)
ایشان همیشه تأکید می کردند: امر به معروف و نهی از منکر منحصر در مسایل جزئی جامعه نیست، ارشاد وانتقاد از حاکمان و متصدیان امور و جلوگیری از ظلم ها و تضییع حقوق مردم و رعایت نکردن قوانین از مصادیق بارز امر به معروف و نهی از منکر است.(همان، ص 122)
اخلاق نقد پذیری پدرم در برخوردهای ایشان با شاگردان و در خانواده کاملاً عیان و الگو بود. ایشان کراراً به شاگردان خود می گفتند: بزرگی بزرگان نباید موجب خود کم بینی شما و مانع اظهار نظرات خودتان شود.

۱۳۸۹ مرداد ۷, پنجشنبه

کمیسیون انرژی مجلس: همسایگان ما هر سال بیش از «۵ میلیارد دلار» از مخازن نفت و گاز ما می‌برند



ماینده مرند و جلفا گفت: همسایگان ما هر سال بالای ۵ هزار میلیارد دلار از مخازن ما را می‌برند. وی افزود: اگر امروز ۴۰ میلیارد دلار در نفت وگاز سرمایه‌گذاری کنیم، می‌توانیم ۶۰ میلیارد دلار در سال برداشت کنیم ولی متاسفانه می‌بینیم که ۱۰۰ سال تولید نفت داریم اما از نظر تجهیزاتی هنوز به خارج وابسته‌ایم که امروزه نیز به این صورت است. ......این نماینده مجلس افزود:در حوزه نفت‌و گاز دو چیز ما را تهدید می‌کند؛ اول غافل کردن برنامه‌ریزان که ما را در مسیری بیندازند که نتوانیم در صنعت‌و تکنولوژی قدم بگذاریم و دوم از بابت فرار مغزها و تخلیه کارشناسان ما در حوزه نفت است که همیشه باید به این دو مورد توجه کرد.... وی ادامه داد: در خصوص سرمایه‌گذاری که آقایان موفق نشدند و روابط ما با دنیا طوری شده که نمی‌توانیم از سرمایه‌گذار خارجی استفاده کنیم و نیروی انسانی متخصص نیز که به شدت در حال ترک کشور هستند.

۱۳۸۹ مرداد ۶, چهارشنبه

شیرین عبادی برای نرگس محمدی مهر و داغ ننگ بر پیشانی آنها که تو را به اوین بردند


ساعت ۳۰ :۱۰ شب بیست و یکم خرداد ۱۳۸۹، شش مأمور امنیتی به درب منزل نرگس محمدی مراجعه می‌‌کنند و به بهانه چند پرسش وارد آپارتمان مسکونی او می‌‌شوند. همه جا را زیر و رو می‌‌کنند، چیز دندان گیری پیدا نمی کنند و به قول معروف برای خالی‌ نبودن عریضه، مقداری کاغذ و یاد داشت‌های عادی و بی‌ اهمیت و کامپیوتر وی را ضبط می‌‌کنند و نیمه شب در مقابل چشمان گریان دو کودک دو قلوی سه ساله ‌اش او را دستگیر می‌‌کنند و به نا‌ کجا آباد اوین می برند- کیانا دخترک سه ساله نرگس به تازگی جراحی شده بود و ده بخیه در بدن داشت که مادر باید وی را فردا- فردائی که نبود- به نزد جراح می‌‌برد تا بخیه‌ها را بکشند و درد کمی‌ فروکش کند. کیانا گریه کنان به دامان مادر آویخته بود، از درد بخیه و درد جدایی فریاد می‌‌زد و اشک می‌‌ریخت، نرگس با قلبی دردناک اما سری بر افراشته بوسه ای بر روی دختر زد و همراه مأمورین وظیفه شناس؟! رفت تا ثابت کند کسانی که ادعای عطوفت اسلامی و قانون گرائی دارند فقط گزافه گویانی هستند که از اسلام هیچ نمی دانند و از قانون، حتی قانونی‌ که محصول حکومت آنهاست بیزاراند.
تفتیش منزل و بازداشت نرگس محمدی، مطابق با قوانین جمهوری اسلامی نبود تا حدی که وقتی‌ دادستان تهران جریان را از زبان نرگس شنید تعجب کرد و گفت که : "چرا آنان را به منزل راه دادید؟ چرا اجازه بازرسی دادید؟" و البته نگفت که دستور تعقیب و محاکمه مأمورین خاطی‌ را خواهد داد، زیرا به خوبی‌ می‌‌دانست که اجازه چنین کاری را ندارد زیرا او را دادستان تهران کرده بودند تا...
به هر حال از همان لحظه ورود به زندان و در نیمه شب، بازجوئی نه، که شکنجه‌های روحی‌ نرگس شروع می‌‌شود- محرومیت از هواخوری برای کسی‌ که مشکل ریوی و تنفسی دارد، ساعت‌ها تحقیر، توهین، افترا، شروع می‌‌شود و از همه مهمتر هر جلسه قبل از شروع بازجونی مأمور امنیتی که نقش دایه دلسوز تر از مادر را بازی می‌کند، نرگس را متهم می‌سازد که مادر خوبی‌ نیست زیرا به خانواده زندانیان سیاسی بیشتر اهمیت می دهد تا جگر گوشه گانش، کانون مدافعان حقوق بشر را بیشتر دوست دارد تا دخترک بیمارش، برایش تهیه گزارش نقض حقوق بشر در ایران مهمتر است تا تهیه خوراک برای همسر و فرزندانش...
وقتی‌ نرگس یاد آور میشود که به موجب آئین نامه زندان باید با خانواده و فرزندانش تلفنی‌ صحبت کند، جواب می شنود که چون مادر خوبی‌ نبوده فرزندانش نیازی به شنیدن صدای مادر بی مهری چون او را ندارند. میزان فشار‌های روحی‌ و خشونت‌های کلامی‌ به حدی است که نرگس بعد از چند روز بیمار شده و مبتلا به فلج ادواری عضلانی می گردد. چندین مرتبه حین بازجویی دچار فلج می‌‌شود و هر بار باز جو‌های وظیفه شناس! با حوصله منتظر می‌‌مانند تا وی به حالت عادی باز گردد و به سوالات آنها پاسخ دهد.
بالاخره کار به جایی می کشد که بیم مرگ نرگس میرود و پزشک زندان به بازجویان می‌‌گوید: " کاری نکنید که زهرا کاظمی دیگری درست شود". با پی گیری خانواده و در اثر لطف دادستان و عطوفت باز جو! نرگس با تنی بیمار و پس از سپردن وثیقه ای معادل تمامی‌ دارائی خانواده موقتا از زندان آزاد می شود تا درمان شود. بالاخره او را در بیمارستان بستری می کنند- دو روز بعد در حالی‌ که به شدت بیمار بود و به سختی صحبت می کرد با خبرنگاران مصاحبه می‌کند و از آنچه بر او رفته می‌‌گوید. نه به قصد شکوه و شکایت بلکه برای گزارش نقض حقوق بشر، و با این ترتیب به بازجویان امنیتی نشان می دهد که مرعوب نشده و حتی اگر قادر به راه رفتن نباشد همان شیر زنی‌ است که قبلا بوده.
این بار نیز نرگس دغدغه حقوق بشر دارد و نگران عبدالرضا تاجیک است که از کلیه حقوق خود محروم و تحت سخت‌ترین شرایط در زندان بازجوئی می شود تا به گناه ناکرده اعتراف کند- همچنین او نگران زینب جلالیان است که به اتهام عضویت در یک حزب محکوم به اعدام شده است . او از همگان درخواست می‌کند که به فکر نجات این دو نفر باشند.
نرگس با مصاحبه‌های خود ثابت کرد که مصداق این شعر است:
خنک آن قمار بازی که به باخت هر چه بودش
به نماند هیچش الا هوس قمار دیگر
سخن آخر آن که، کیانا و علی‌ به داشتن مادری چون نرگس محمدی افتخار می‌‌کنند، اکنون خردسال هستند اما مأمورین امنیتی مطمئن باشند که چند سال بعد، آنان با افتخار از شهامت و پایداری مادر و پدر خود یاد می کنند و راه آنان را ادامه خواهند داد- اما بازجوی محترم! آیا فرزندان تو حاضر هستند با افتخار به همه بگویند نام واقعی‌ تو چیست، چه کاره بوده ای، منزلی که در آن سکونت داری و ماشینی که بر آن سوار می‌‌شوی به چه بهائی تهیه شده است؟
شیرین عبادی سوم مرداد ماه ۱۳۸۹

۱۳۸۹ مرداد ۵, سه‌شنبه

مهدی کروبی: دولت احمدی نژاد مرهون دخالت و تقلب آشکار سپاه و بسیج در هر دو دوره است!


مهدى كروبي، كانديداى رياست جمهورى نهم و دهم جمهوري اسلامى كه معتقد است در هر دو دوره تقلب فاحش صورت گرفته است و به عنوان يكى از رهبران جنبش آزاديخوانه ملت ايران محسوب ميگردد در مصاحبه اى با سايت بى بى سى به نقش سپاه و بسيج در انتخابات و انحصار طلبى هاى اين دو نهاد و دخالت آنان در كليه امور كشور پرداخته است. به گزارش بى بى سى و متن اين مصاحبه توجه فرماييد: آیا فعالیت های اقتصادی فزاینده سپاه پاسداران بر اقتصاد و به طور کلی بر جامعه ایران می گذارد؟ سپاه پاسداران بعد از جنگ تحمیلی دارای امکانات وسیع در بخش مهندسی رزمی و نیز نیروی توانمند انسانی بود که مشارکت این نیرو در قسمت های مختلف می توانست نقش موثری در توسعه و آبادانی کشور ایفا کند. بطور مثال راه سازی و یا مشارکت در پروژه های عمرانی دیگر. سپاه با این منظور وارد کارهای عمرانی در زمان بازسازی کشور در کنار بخش خصوصی گردید. اگر ورود سپاه در فعالیت های اقتصادی با رعایت قوانین و مقررات و شفافیت و بدون استفاده از اهرم زور و قدرت باشد این مشارکت نه تنها بد نیست بلکه می تواند به شکوفایی و رقابت در جهت توسعه و پیشرفت کشور منتهی گردد. اما آنچه طی ۵ سال اخیر اتفاق افتاده و موجب نگرانی شده است خروج اجباری بخش خصوصی و انحصاری کردن اقتصاد دردست سپاه است. در سند چشم انداز کشور در افق ۱۴۰۴ بر توانمند سازی بخش خصوصی و تعاونی تاکید جدی شده و اصولا محرک اصلی رشد اقتصاد مشارکت بخش خصوصی دانسته شده است. در دولت فعلی به طور عجیبی به اسم خصوصی سازی، روند اختصاصی سازی اقتصاد در دست نطامیان و افراد معدودی را شاهد هستیم که این اتفاق مغایر قانون اساسی است.

۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه

کروبی: فرماندهان سپاه مملکت را غنیمت کودتا میدانند احمدی نژاد محصول مستقیم کودتای فرماندهان سپاه است


بخشی انگلیسی بنگاه خبررسانی "بی بی سی" مصاحبه ای مکتوب با مهدی کروبی کرده که ترجمه آن روی سایت فارسی این رادیو نیز قابل دسترسی است. این مصاحبه بر محور نقش سپاه در سیاست و اقتصاد جمهوری اسلامی انجام شده است. کروبی دراین مصاحبه می گوید:
سپاه پاسداران بعد از جنگ تحمیلی دارای امکانات وسیع در بخش مهندسی رزمی و نیز نیروی توانمند انسانی بود که مشارکت این نیرو در قسمت های مختلف می توانست نقش موثری در توسعه و آبادانی کشور ایفا کند. بطور مثال راه سازی و یا مشارکت در پروژه های عمرانی دیگر. سپاه با این منظور وارد کارهای عمرانی در زمان بازسازی کشور در کنار بخش خصوصی گردید.
اگر ورود سپاه در فعالیت های اقتصادی با رعایت قوانین و مقررات و شفافیت و بدون استفاده از اهرم زور و قدرت باشد این مشارکت نه تنها بد نیست بلکه می تواند به شکوفایی و رقابت در جهت توسعه و پیشرفت کشور منتهی گردد. اما آنچه طی ۵ سال اخیر اتفاق افتاده و موجب نگرانی شده است خروج اجباری بخش خصوصی و انحصاری کردن اقتصاد دردست سپاه است.
در سند چشم انداز کشور در افق ۱۴۰۴ بر توانمند سازی بخش خصوصی و تعاونی تاکید جدی شده و اصولا محرک اصلی رشد اقتصاد مشارکت بخش خصوصی دانسته شده است. در دولت فعلی به طور عجیبی به اسم خصوصی سازی، روند اختصاصی سازی اقتصاد در دست نطامیان و افراد معدودی را شاهد هستیم که این اتفاق مغایر قانون اساسی است.
دولت آقای احمدی نژاد مرهون دخالت و تقلب آشکار نظامیان در هر دو دوره است و طبیعی است که دولت برآمده از کودتای انتخاباتی در راستای اهداف آنان قدم بردارد.
اصل چهل و سوم قانون اساسی تمرکز ثروت در دست افراد و یا گروه های خاص را نفی می کند و حتی نمی پذیرد که دولت به صورت یک کارفرمای بزرگ و مطلق درآید. قطعا آثار این انحصار غیر قانونی در اقتصاد کشور موجب افزایش ضریب فساد، افزایش نرخ بیکاری و نیز تضعیف جایگاه واقعی سپاه در کشور خواهد شد.
واگذاری پروژه ها عمرانی بدون برگزاری مناقصه به سپاه، فروش سهام برخی از شرکت های دولتی مانند مخابرات و فروش اموال بدون مزایده و رعایت تشریفات قانونی علاوه بر فراهم کردن بستر فساد، موجب خروج و تضعیف بخش خصوصی و به تبع آن خروج سرمایه های بخش خصوصی از کشور شده است.
در ساختار اقتصاد کشور سخن از تحقق رقابت پذیری در اقتصاد در سطح بازار های داخلی و بین المللی است اما روند انحصاری ساختن آن طی یکسال گذشته موجب ورشکستگی بسیاری از شرکت های بزرگ بخش خصوصی شده است. بسیاری از پروژه ها به دلیل عدم توانایی این نیرو در انجام کار بدون نظارت معطل مانده و تعداد بسیار زیادی از افراد کار خود را از دست دادند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل ۴۴، نظام اقتصادی کشور را بر پایه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی دانسته است. شکوفایی و توسعه سیاسی و اقتصادی کشور منوط به رعایت و احترام به قانون اساسی و سایر قوانین کشور است. نظامی کردن سیاست، دستگاه قضایی، اقتصاد و فرهنگ کشور به معنای نادیده گرفتن حقوق مردم در تمامی ابعاد است که نتیجه ان را در حال حاضر شاهد هستیم.
نظر شما در مورد ورود سپاه به ساخت و ساز و صنایع نفت و گاز مثل امضای قرار داد درباره توسعه میدان گازی پارس جنوبی نیز تجربه نشان داده است که بخش های نظامی اموری را بر عهده می گیرند که در عمل توان انجام آن را ندارند و پروژه ها را نیمه کاره و با صرف چند برابر هزینه پیش بینی شده اولیه رها می کنند و یا با گرفتن حق دلالی به دیگران واگذار می کنند.
به نظر می رسد انجام پروژه های بزرگ نفت و گاز پارس جنوبی که اهمیت بسیاری در آینده اقتصادی کشور دارد در توان سپاه نیست. در دوران اصلاحات با همت مجلس و دولت پارس جنوبی با مشارکت شرکت های بزرگ داخلی و بین المللی پیشرفت قابل قبولی پیدا کرده بود که با اتخاذ روش های غلط و ایجاد تنش در روابط بین المللی هم اکنون وضعیت بسیار نگران کننده ای دارد.
دوم آنکه شرکت های سپاه در لیست تحریم های سازمان ملل متحد قرار گرفته اند و واگذاری آن به سپاه در این شرائط به معنای نادیده گرفتن آن سرمایه عظیم کشور و در عمل به معنای انجام ندادن کار و عدم استفاده از ظرفیت موجود در توسعه پارس جنوبی است. از اینرو من همواره با تحریم ها که مستقیما آسیب به مردم کشور وارد می شود مخالفم.
به نظر می رسد که دولت ایران به طور روزافزونی به سمت سپردن قراردادهای بزرگ به شرکت های وابسته به سپاه پاسداران حرکت می کند، فکر می کنید چرا چنین می کند؟
در این ارتباط لازم می دانم کمی به عقب برگردم و ریشه این بحران و انحراف را یاد آور شوم. بعد از حضور غیر طبیعی نهادهای نظامی و امنیتی در حوزه اقتصاد، سیاست و فرهنگ من اولین فردی بودم که نسبت به مخاطرات آن هشدار دادم و مخالفت خود را اعلام کردم. متاسفانه در دولت اصلاحات دوستان ما این امر را جدی نگرفتند و در قبال حضور و دخالت آنان برخورد لازم را نکردند.
بعد از انتخابات مرحله اول دوره نهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ که سپاه و بسیج در انتخابات به نفع آقای احمدی نژاد دخالت و تقلب آشکار کردند، هشدار دادم. ورود نظامیان به این عرصه را مغایر قانون اساسی، اهداف انقلاب و وصیت نامه امام مبنی بر عدم مداخله نظامیان در سیاست دانستم و به تبعات منفی آن دخالت توجه داشتم. عدم توجه دوستان و مسائلی که حال مجال پرداختن به آن نیست موجب بوجود آمدن بستر مناسب برای آنان شد. اگر هشدار ها من در آن روز جدی گرفته می شد امروز شاهد این حضور انحصاری و کم نظیر نبودیم.
نتیجه انتخابات اخیر را سپاه و بسیج در کنار افرادی دیگر مهندسی و اجرا کردند و لذا تملک و انحصاری کردن همه امور کشور از جمله سیاست، اقتصاد، فرهنگ ، ورزش، هنر و … را غنیمت و دستآورد انتخابات دهم ریاست جمهوری می دانند. دولت آقای احمدی نژاد مرهون دخالت و تقلب آشکار نظامیان در هر دو دوره است و طبیعی است دولت برآمده از کودتای انتخاباتی در راستای اهداف آنان قدم بردارد.
من معتقد به گردش آزاد اطلاعات هستم و معتقدم دانستن در همه امور به استثنای موارد خاص که قانونگذار بواسطه امنیت ملی ویا حفظ حریم خصوصی افراد محرمانگی را لازم میداند، حق مردم است. در مورد قراردادهای کلان اقتصادی سپاه می توان از شفافیت سخن گفت و زمینه فساد و انحصاری بودن را مرتفع کرد.
برای حل ریشه ای موضوع در مجلس ششم با هماهنگی با دوستان در دولت مقرر شد لایحه قانون آزاد سازی اطلاعات تقدیم مجلس شود که متاسفانه آن لایحه به موقع به مجلس اصلاحات نرسید و سال ها در دولت بعدی متوقف گردید. در حال حاضر قرار دادهای بزرگ اعم از داخلی و بین المللی پشت درهای بسته منعقد و محرمانه تلقی می گردد و امکان اطلاع نسبت به مفاد و شرائط آن نیست. اموری که سپاه و بسیج بر عهده می گیرند اصلا شفاف نیست و حتی تشریفات مربوطه رعایت نمی گردد.
مطبوعات منتقد و مستقل توقیف و یا لغو امتیاز شده اند تا صدای نقد و تجزیه و تحلیل نباشد. نظر عمومی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به گرایش سپاه به گسترش نفوذ خود در اقتصاد چیست؟
انتخابات مجلس هشتم در شرائط خاصی برگزار شد بطوریکه حق انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان بطور اساسی نادیده گرفته شد. در مرحله اول تعداد بسیاری از داوطلبان که در میان آنان نمایندگان چند دوره مجلس از جمله مجلس هفتم حضور داشتند رد صلاحیت شدند و در مرحله بعدی در شمارش آرا بطور عجیبی دخل و تصرف صورت گرفت تا تعداد قابل توجهی از نمایندگان مورد نظر جریان حاکم بطور دوپینگی وارد مجلس شوند. این افراد وظائف دیکته شده را دنبال می کنند نه وظائف نمایندگی شان و نظر مردم را. البته تعدادی از نمایندگان واقعی مردم در مجلس از هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب حضور دارند که از این قبیل کارها ناراضی هستند و مکررا نسبت به آن اعتراض کردند اما صدای شان به جایی نمی رسد.
انحصاری شدن بخش مهمی از اقتصاد و صنعت کشور و نیز احاطه بر بخش قابل توجهی از تجارت توسط سپاه و بسیج امری غیر قانونی، غلط و مغایر شان و وظائف کاری آن ها است. تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد بویژه قطعنامه ۱۹۲۹ که مطابق فصل هفتم منشور تدوین شده است و لیست جامعی از شرکت ها و سازمان های مربوط به سپاه را ضمیمه کرده، موجب اخلال در انجام کارهای اساسی و قرارداد های منعقده است. البته برای دورزدن تحریم ها نقش دلالان با قیمت های چند برابر پررنگ تر شده و زیان اصلی مجددا بر مردم بار می گردد

در پی مفقود شدن هدی صابر «نهادهای قضائی می‌گویند بی‌خبریم»


پس از انتشار اخباری مبنی بر ربوده‌شدن هدی صابر، امروز محمد شریف، وکیل این فعال سیاسی با مراجعه به دادگاه انقلاب و شعبه اجرای احکام خواستار پیگیری وضعیت وی شد اما تمامی نهادهای قضائی از وضعیت وی اظهار بی‌اطلاعی کردند. شریف، در این رابطه به کمیته گزارشگران حقوق بشر گفت: «این وضعیت، بدترین حالتی است که ممکن است اتفاق بیفتد و در حال حاضر نمی‌دانیم هرلحظه باید منتظر چه خبری باشیم.» به گفته شریف، «اجرای احکام باید روند قانونی را برای ابلاغ حکم حبس و زندان رفتن صابر طی می‌کرد.» از بعد از ظهر روز گذشته، از وضعیت هدی صابر هیچ اطلاعی در دست نیست و با توجه به تهدید و احضار تلفنی این فعال سیاسی در مدت اخیر، به نظر می‌رسد او «ربوده شده باشد.» پیش از این و در جریان پرونده فعالان ملی - مذهبی، ۱۵ تن از آنان در سال ۷۹ بازداشت شده و با احکام سنگین حبس روبرو شده بودند. هدی صابر نیز در میان بازداشت‌‌شدگان بود و به شش سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

۱۳۸۹ مرداد ۲, شنبه

رسوایی جدید دولت احمدی نژاد (یک دکتر قلابی دیگر در دولت)

آقای دکترافشین نعمتی که به عنوان نماینده دولت مدل موی مورد تایید وزارت ارشاد را در تلویزیون ارایه کرد اصلا دکتر نیست و دانشگاه یورک تورونتو اصلا دکترا در رشته بیزینس ادمینیسترشن ارایه نمیکند. و ادرس شرکت ایشان در تورونتو ادرس یک اپارتمان است و از شماره تلفن منزل یکی از بستگان در تورنتواستفاده می کند. بامزه تر اینکه نعمتی ادعا کرده با کمک وزارت امور خارجه یک اکادمی در کانادا برای مدل موی اسلامی ایجاد می کند.