|
محمد خاتمی
در منزل یکی از فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با دختران و اعضای خانواده
موسوی و رهنورد دیدار کرد.
این
دیدار به مناسبت شب یلدا انجام شد و هنوز معلوم نیست که این دیدار یک پل ارتباطی
بین خاتمی و موسوی با اجازه بیت رهبری بوده و یا اقدامی ابتکاری!
دختران
موسوی و رهنورد در این دیدار سلام و دوستی پدر و مادر خود را به آقای خاتمی
ابلاغ کردند و درباره عمل آنژیوگرافی میرحسین موسوی گفتند که تحت فشار ماموران
امنیتی خبر سلامتی پدرشان را مطابق با مضمون مورد نظر زندانبان ها اعلام کرده
اند.
آنها
همچنین چگونگی ورود ماموران به خانه میرحسین موسوی در ابتدای بازداشت وی و خانم
زهرا رهنورد را شرح دادند.
اعضای
خانواده موسوی همچنین بخشی از سخنان میرحسین موسوی در جلسات محدود ملاقات خانگی
درباره شرایط کلی سیاسی و اقتصادی کشور را به آقای خاتمی منتقل کردند.
پیک نت 9 دی
|
۱۳۹۱ دی ۱۱, دوشنبه
در دیدار خاتمی با دختران و خانواده موسوی و رهنورد نظرات میرحسین موسوی به محمد خاتمی منتقل شد!
۱۳۹۱ دی ۶, چهارشنبه
ذوالفقار انتخابات روی سر حاکمیت نظامی ج. اسلامی
هنوز تا
رسیدن به مراحل حساس انتخابات ریاست جمهوری در ایران (خرداد سال آینده) زمان و
حوادث مهمی در پیش است، گرچه بحث انتخابات از هم اکنون رو به تشدید است. از جمله
تلاش باند احمدی نژاد برای دراختیار خود نگهداشتن قوه مجریه.
از سوی دیگر، اگر میرحسین موسوی خود را از همان حبس خانگی نامزد انتخابات اعلام نکند، در میان طرفداران اصلاحات، یگانه شخصیتی که همچنان مطرح ترین و پرنفوذ ترین فرد در میان مردم است، محمد خاتمی می باشد. آیا زمینه ورود به صحنه محمدخاتمی برای انتخابات ریاست جمهوری، که قرار است در ابتدای سال آینده برگزار شود فراهم است؟
این مهم ترین سئوالی است که به اشکال گوناگون در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری یا طرح می شود و یا نسبت به آن با ابهام سخن گفته می شود. از جمله و اخیرا، توسط صادق زیبا کلام در مصاحبه ای که هفته گذشته از وی منتشر شد. مصاحبه ای که وی در آن روی عزم احمدی نژاد برای به میدان فرستادن "رحیم مشائی" و زمینه رای او در مقایسه با لاریجانی و حداد عادل و قالیباف و جلیلی مثبت و در برابر محمد خاتمی منفی ارزیابی شد. یعنی تنها کسی که می تواند در برابر مشائی از مردم رای بگیرد و او را پشت سر بگذارد خاتمی است.
اما شخص محمد خاتمی نیز با آگاهی از بغرنجی شرایط تاکنون با دقتی سیاسی مسئله را در ابهام باقی گذاشته است. یعنی اشاره به شرایطی می کند که براساس آن و یا با سنجش آن می خواهد اعلام ورود کند. شاید او نیز به این احتمال بسیار ضعیف میاندیشد که حکومت میرحسین موسوی را یکبار دیگر به رای مردم بگذارد! همه چیز بستگی به شرایط، توازن نیروها، اشکال بحران و تشدید آنها تا انتخابات دارد.
اگر این یک روی سکه انتخابات آینده ریاست جمهوری باشد، روی دیگر آن تلاش و کوشش سکانداران کنونی نهاد ریاست جمهوری برای نگهداری آن در دست خویش است.
از نظر ما، در سرانجام ابهام گوئی ها و انتظارها در صف اصلاح طلبان، و کوشش و اصرار حکومتی ها و دولتی ها، باید به این نتیجه ختم شود که تکلیف سیاست نظامی حاکم درجمهوری اسلامی چه خواهد شد. یعنی مشخص شود که آیا جامعه می پذیرد، شرایط بحرانی (بحران اقتصادی، فقر مردم، نتایج تحریم ها، خطرات نظامی و...) اجازه می دهد و یا مردم تمکین می کنند که سیاست نظامی حاکم که به فعالیت اتمی نیز سرایت کرده و بزرگترین فشار به مردم را همراه با از هم پاشیدگی صفوف حکومتی بوجود آورده ادامه یابد؟
ادامه این سیاست و یا پذیرش شکست و تغییر آن، هر یک نیروهائی در حاکمیت دارد و از آن مهم تر زمینه هائی در جامعه و در میان مردم. تردید نیست که کفه ترازوی مردم مخالف و نیروهای حکومتی مخالف سیاست های نظامی روز به روز در برابر کفه طرفداران ادامه سیاست حاکم سنگین تر می شود. تدارک بی وقفه حکومت برای مقابله با شورش مردم و بیم از ورود و حضور موسوی و خاتمی درانتخابات آینده و استقبال مردم از این ورود، خود باندازه کافی گویای آن بغرنجی است که به آن اشاره کردیم.
تمام شواهد نشان میدهد که گام به گام بر شمار منتقدان این سیاست در درون حاکمیت کنونی نیز افزوده می شود.
بنابراین، آنچه زمینه را برای پاسخ صریح در باره ورود به صحنه انتخابات آینده فراهم میسازد، نه خواست و تمایل این و یا آن فرد، بلکه شرایط اجتماعی در درجه اول و شرایط جهانی در درجه دوم است.
آنچه ما در باره شرایط داخلی شاهدیم، فشرده شدن روز افزون نارضائی و خشم و فقر مردم و نزدیکی شرایط انفجاری است. در عرصه بین المللی و بویژه منطقه ای نیز، سیاستی که در 8 سال گذشته چه در عرصه امور اتمی و چه امور حقوق بشر اعمال و پیگیری شد نه تنها بازدارنده سیاست های مداخله جویانه خارجی در ایران نبوده، بلکه با گسترش تحریم ها و تنگ شدن حلقه محاصره نظامی ایران زمینه این مداخله فراهمتر نیز شده است.
این، آن صحنه ایست که در برابر ما و همه مردم ایران قرار دارد. چه آنها که در طیف نیروهای فعال سیاسی اند و چه آنها که ما توده های مردم عمیقا ناراضی از وضع اقتصادی و سیاسی موجود در کشور می دانیم.
بنابراین، با سیاست صبر و انتظار نمی توان مخالف بود، زیرا هفته ها و ماه های آینده می تواند به سرانجام سیاست حاکم پاسخ بدهد و آن پاسخ، عملا پاسخی خواهد بود برای نوع انتخاباتی که برای برگزیدن رئیس جمهور جدید برگزار خواهد شد.
آرایش انتظامی و بسیجی و سپاهی در مقابل مردم نارضای راه حل بحران کنونی نمیتواند باشد. از سوی دیگر نمایش سقوط آخرین بقایای مشروعیت حکومت در یک انتخابات، تشدید خطر خارجی را همراه خواهد داشت. در عین حال که یک انتخابات نسبتا آزاد و فراهم ساختن پیش زمینه های اعتماد مردم برای شرکت درآن، هم گامی است درجهت حل بحران داخلی و هم گامی است در جهت دفع فشارها و خطرات خارجی. دو لبه تیز ذوالفقاری که حکومت کنونی زیر آن قرار گرفته همین است.
از سوی دیگر، اگر میرحسین موسوی خود را از همان حبس خانگی نامزد انتخابات اعلام نکند، در میان طرفداران اصلاحات، یگانه شخصیتی که همچنان مطرح ترین و پرنفوذ ترین فرد در میان مردم است، محمد خاتمی می باشد. آیا زمینه ورود به صحنه محمدخاتمی برای انتخابات ریاست جمهوری، که قرار است در ابتدای سال آینده برگزار شود فراهم است؟
این مهم ترین سئوالی است که به اشکال گوناگون در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری یا طرح می شود و یا نسبت به آن با ابهام سخن گفته می شود. از جمله و اخیرا، توسط صادق زیبا کلام در مصاحبه ای که هفته گذشته از وی منتشر شد. مصاحبه ای که وی در آن روی عزم احمدی نژاد برای به میدان فرستادن "رحیم مشائی" و زمینه رای او در مقایسه با لاریجانی و حداد عادل و قالیباف و جلیلی مثبت و در برابر محمد خاتمی منفی ارزیابی شد. یعنی تنها کسی که می تواند در برابر مشائی از مردم رای بگیرد و او را پشت سر بگذارد خاتمی است.
اما شخص محمد خاتمی نیز با آگاهی از بغرنجی شرایط تاکنون با دقتی سیاسی مسئله را در ابهام باقی گذاشته است. یعنی اشاره به شرایطی می کند که براساس آن و یا با سنجش آن می خواهد اعلام ورود کند. شاید او نیز به این احتمال بسیار ضعیف میاندیشد که حکومت میرحسین موسوی را یکبار دیگر به رای مردم بگذارد! همه چیز بستگی به شرایط، توازن نیروها، اشکال بحران و تشدید آنها تا انتخابات دارد.
اگر این یک روی سکه انتخابات آینده ریاست جمهوری باشد، روی دیگر آن تلاش و کوشش سکانداران کنونی نهاد ریاست جمهوری برای نگهداری آن در دست خویش است.
از نظر ما، در سرانجام ابهام گوئی ها و انتظارها در صف اصلاح طلبان، و کوشش و اصرار حکومتی ها و دولتی ها، باید به این نتیجه ختم شود که تکلیف سیاست نظامی حاکم درجمهوری اسلامی چه خواهد شد. یعنی مشخص شود که آیا جامعه می پذیرد، شرایط بحرانی (بحران اقتصادی، فقر مردم، نتایج تحریم ها، خطرات نظامی و...) اجازه می دهد و یا مردم تمکین می کنند که سیاست نظامی حاکم که به فعالیت اتمی نیز سرایت کرده و بزرگترین فشار به مردم را همراه با از هم پاشیدگی صفوف حکومتی بوجود آورده ادامه یابد؟
ادامه این سیاست و یا پذیرش شکست و تغییر آن، هر یک نیروهائی در حاکمیت دارد و از آن مهم تر زمینه هائی در جامعه و در میان مردم. تردید نیست که کفه ترازوی مردم مخالف و نیروهای حکومتی مخالف سیاست های نظامی روز به روز در برابر کفه طرفداران ادامه سیاست حاکم سنگین تر می شود. تدارک بی وقفه حکومت برای مقابله با شورش مردم و بیم از ورود و حضور موسوی و خاتمی درانتخابات آینده و استقبال مردم از این ورود، خود باندازه کافی گویای آن بغرنجی است که به آن اشاره کردیم.
تمام شواهد نشان میدهد که گام به گام بر شمار منتقدان این سیاست در درون حاکمیت کنونی نیز افزوده می شود.
بنابراین، آنچه زمینه را برای پاسخ صریح در باره ورود به صحنه انتخابات آینده فراهم میسازد، نه خواست و تمایل این و یا آن فرد، بلکه شرایط اجتماعی در درجه اول و شرایط جهانی در درجه دوم است.
آنچه ما در باره شرایط داخلی شاهدیم، فشرده شدن روز افزون نارضائی و خشم و فقر مردم و نزدیکی شرایط انفجاری است. در عرصه بین المللی و بویژه منطقه ای نیز، سیاستی که در 8 سال گذشته چه در عرصه امور اتمی و چه امور حقوق بشر اعمال و پیگیری شد نه تنها بازدارنده سیاست های مداخله جویانه خارجی در ایران نبوده، بلکه با گسترش تحریم ها و تنگ شدن حلقه محاصره نظامی ایران زمینه این مداخله فراهمتر نیز شده است.
این، آن صحنه ایست که در برابر ما و همه مردم ایران قرار دارد. چه آنها که در طیف نیروهای فعال سیاسی اند و چه آنها که ما توده های مردم عمیقا ناراضی از وضع اقتصادی و سیاسی موجود در کشور می دانیم.
بنابراین، با سیاست صبر و انتظار نمی توان مخالف بود، زیرا هفته ها و ماه های آینده می تواند به سرانجام سیاست حاکم پاسخ بدهد و آن پاسخ، عملا پاسخی خواهد بود برای نوع انتخاباتی که برای برگزیدن رئیس جمهور جدید برگزار خواهد شد.
آرایش انتظامی و بسیجی و سپاهی در مقابل مردم نارضای راه حل بحران کنونی نمیتواند باشد. از سوی دیگر نمایش سقوط آخرین بقایای مشروعیت حکومت در یک انتخابات، تشدید خطر خارجی را همراه خواهد داشت. در عین حال که یک انتخابات نسبتا آزاد و فراهم ساختن پیش زمینه های اعتماد مردم برای شرکت درآن، هم گامی است درجهت حل بحران داخلی و هم گامی است در جهت دفع فشارها و خطرات خارجی. دو لبه تیز ذوالفقاری که حکومت کنونی زیر آن قرار گرفته همین است.
۱۳۹۱ دی ۳, یکشنبه
سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی موقعیت هاشمی رفسنجانی در میان مردم چگونه است!
|
حمید رسائی که از جمله طلبه های
اوباشی است که شورای نگهبان بعنوان مزد چماقداری اش به مجلس فرستاد تا در
فراکسیون حامیان احمدی نژاد باشد، در مخالفت با آزاد شدن مهدی هاشمی از زندان،
از تریبون مجلس سخنرانی کرده و شخص هاشمی را متهم به تلاش برای آزادی یک جاسوس
(مهدی هاشمی) کرد. بدنبال این سخنرانی روزنامه جمهوری اسلامی سرمقاله ای علیه
رسائی و سخنرانی اش نوشت و همچنین مجلس به مجمع تشخیص مصلحت و رئیس آن
"هاشمی" فرصت داد تا پاسخ به اتهامات رسائی را برای مجلس ارسال دارند
تا قرائت شود.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله
خود نوشت:
رئیس و اعضای هیأت رئیسه مجلس در
حفظ این جایگاه مسئولند و نباید اجازه بدهند مدعیان انقلاب که عمدتاً انقلاب
ندیدههای نشسته بر سر سفره انقلاب هستند به بهانه دفاع از انقلاب، اصیلترین
پایههای نظام و انقلاب را به باد تهمت بگیرند و کسانی که خود سوءسابقه و پرونده
دارند برای دستگاه قضائی تکلیف تعیین کنند و برای این و آن حکم صادر نمایند.
پیش از این نیز روزنامه شاخص سبز که
در استان قم منتشر می شود اسنادی از سوء استفاده یک میلیارد و 800 میلیون
تومان رسایی از بنهای کتاب در زمان ریاستش بر اداره ارشاد قم منتشر
کرده بود.
کسانی که حمله کردن به آقای هاشمی
رفسنجانی را واجب میدانند از او میترسند و یکی از روشنترین دلیل بر زنده بودن
و تأثیرگذار بودن او آراء بالای او در آخرین انتخابات خبرگان است که بیش از نیم
میلیون رأی بیشتر از نفر بعد از خود که آن زمان رئیس مجلس خبرگان بود آورد.
امروز هم بعد از آنهمه تخریب و سمپاشی که در تاریخ دهههای اخیر بینظیر است،
اگر انتخاباتی با درجه سلامت و خلوص همان انتخابات برگزار شود، باز هم آقای
هاشمی رفسنجانی با تفاوت چشمگیر درصدر فهرست قرار خواهد داشت.
آنها که در صدد بسط قدرت خود هستند
و آقای هاشمی رفسنجانی را مانع خودکامگیهای خود میدانند و عوامل آنها در قالبهای
سخنرانی، مقاله، شعار و...مشغولند. به عوامل اجرائی نباید اعتنا کرد، زیرا آنها
سفارشی عمل میکنند و اصولاً از خودشان اختیاری ندارند. در خوشبینانهترین حالت،
فریب عناصری را خوردهاند که به نام مقدسات و به بهانه حفظ نظام و تقویت انقلاب،
آنها را به صحنه فحاشی و اهانت میفرستند.
شخص رئیس مجلس باید به این سؤال مهم
پاسخ بدهد که چرا اجازه میدهند صحن علنی مجلس محل انتشار تهمت و افترا و نسبتهای
ناروا و دروغ پراکنی علیه بزرگان نظام باشد؟
پیک نت 3 دی
|
۱۳۹۱ دی ۲, شنبه
نامه شیرین عبادی به مجامع بین المللی مرگ خاموش کارگران ایران نتیجه هزینه های نظامی فساد و سوء مدیریت است
شیرین عبادی دبیر کانون مدافعان
حقوق بشر ایران و برنده جایزه صلح نوبل، در نامه ای خطاب به "احمد شهید" نماینده سازمان ملل
در امور حقوق بشر ایران نوشت:
به گزارش رسمی اداره پزشکی قانونی ایران، روزانه پنج کارگر در ایران بر اثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست میدهند. علت این امر را میتوان فقدان امکانات و وسایل ایمنی، نبود برنامههای آموزشی لازم و ساعات کار طولانی که منجر به پایین آمدن تمرکز کارگران می شود، ذکر کرد. نکته حائز اهمیت آن است که با تعطیلی اکثر کارگاه ها و کارخانجات بخش خصوصی، در حال حاضر بیش از 70 درصد از کارگران در استخدام کارخانجات و کارگاههای متعلق به دولت هستند که به این ترتیب جلوگیری از حوادث فوق به آسانی برای مسئولان حکومتی امکان پذیر است. اما متاسفانه نه تنها اقدامی در این جهت صورت نمیگیرد بلکه دولت با ایجاد محدودیت برای فعالیت تشکلهای مستقل کارگری و دستگیری و زندانی کردن فعالان کارگری، سعی در خاموش کردن صدای اعتراضات کارگران دارد؛ تا حدی که هم اکنون ده ها تن به همین دلیل در زندان بسر میبرند که از آن جمله میتوان به آقای رضا شهابی، عضو هیئت مدیره سندیکای اتوبوسرانی تهران و حومه اشار کرد که به علت اعتراضات کارگری و فعالیت سندیکایی به شش سال حبس محکوم شد که هم اکنون در زندان بسر میبرد. او در زندان بیمار و نیازمند درمان است اما به وی اجازه درمان داده نشده و از تاریخ ۲۵ آذر ماه در اعتصاب غذا بسر میبرد که این امر سلامت وی را بیش از پیش به مخاطره خواهد انداخت. اخیرا نیز طوماری به امضای ۳۰ هزار کارگر در سراسر ایران رسیده است که طی آن ضمن شرح مشکلات معیشتی کارگران، به عدم امنیت شغلی، سطح نازل دستمزدها، ایجاد تغییرات ضد کارگری در قوانین کار و تامین اجتماعی اعتراض شده است. نمایندگان کارگران با تقدیم این طومار به مجلس شورای اسلامی، خواهان استیضاح وزیر کار هستند.
بر اساس گزارش های رسمی
کارشناسان، درصد بیکاری در ایران نزدیک به ۳۰ درصد
است و طبق نظر نماینده کارگران، حداقل دستمزد فقط کفاف مخارج ۱۸
روز را می دهد. به عبارت دیگر یک کارگر باید ۱۲
روز از ماه را گرسنه بماند. در گزارشهای دیگری که منتشر شده است بیش از ۷۰ درصد از کارگران ایران زیر خط فقر هستند و این در شرایطی است که ایران کشور ثروتمندی است اما فساد اداری، سوء مدیریت و هزینههای نظامی مرگ خاموش کارگران را تدارک میبیند.
مهمترین گام برای خروج از چنین شرایطی، آزادی فوری و بدون قید و شرط کارگران زندانی و ایجاد فضای باز برای فعالیت کنش گران مستقل کارگری و به رسمیت شناختن تشکل های مستقل کارگری است رونوشت:
دفتر سازمان بین المللی کار
دفتر خانم پیلای، کمیساریای عالی
حقوق بشر
دفتر آقای بان کی مون، دبیر کل
سازمان ملل متحد
پیک نت 2 دی
|
اشتراک در:
نظرات (Atom)


