۱۳۹۰ آبان ۲۵, چهارشنبه

آماده سازی مردم برای استقبال از حمله زمینه سازی برای ورود قاتل "موبور" به ایران

در روزهای اخیر، مطالبی بصورت اس ام اس و یا پیامک وسیعا در ایران پخش می شود که هر آشنا به رویدادهای پیش از کودتای 28 مرداد را به یاد عملکرد شبکه "بدامن" برای آماده سازی افکار عمومی جهت کودتا می آندازد. از جمله متن زیر که در آن با یادآوری جنایاتی که سپاه و چماقداران و امنیتی ها در حق مردم کرده و میکنند، از حمله به ایران استقبال شده است. این متن برای سایت های خبری خارج از کشور نیز ارسال شده و روی برخی سایت ها و وبلاگ ها نیز بدون ارزیابی بالا منتشر شده است:
قاتل موبور؛ قاتل ریشو
اگر قرار باشد با شلیک یک سرباز بمیرم، ترجیح می‌دهم موبور باشد تاریشو. شاید تعجب کنید که «مگر چه فرقی می‌کند؟». برای خودم دلایلیدارم. حوصله کنید.
چون بعد پدرم، مادرم، همسرم، برادر و خواهر و دوستانم فرمان به خفقاننمی‌گیرند. چون آنها فرصت می‌کنند تا با خیالی آسوده مراسم تشییع و دفنمرا برگزار کنند. اصلاً هم نگران دزدیده‌ شدن جسدم نباشند.
خانواده‌ و دوستانم حتا می‌توانند مجلس ختم هم در محله‌مان بگیرند – همهبدون ترس می‌آیند. مطمئنم خانواده‌ و دوستانم می‌توانند هر هفته بدوننگرانی و دغدغه به سر مزارم بیایند.
سرباز موبور وقتی من از پای افتادم، کارت پایگاه خودشان را در جیبمنمی‌گذارد.
چون سرباز موبور که مرا هدف قرار داد به زنان کشورم در خیابان به خاطر ظاهرشان کاری ندارد. آنها را روی زمین نمی‌کشد. شوخی نیست –دست کم نصف مردم کشورم از دست آن سرباز موبور در امان هستند.
چون سرباز موبور که مرا زد، و من از این بابت از او دلخورم، به دختر و پسرهای کشورم در هر گوشه‌ی شهر گیر نمی‌دهد. حتا اگر سرووضعشان ناجور باشد. یا دست در گردن هم انداخته باشند. یا حتا بدتر از آن، با تفنگ آبپاش به هم شلیک کنند.
سرباز موبور به نویسنده و شاعر و نوازنده و خواننده و هنرپیشه و نقاش ومجسمه‌ساز و ورزشکار و ... کاری ندارد. یعنی برای این کار به او حقوقنمی‌دهند.
سرباز موبور اگر چیزی از درون خانه‌ی ما بخواهد، حتا اگر آن چیز روی پشت‌بام باشد، در خانه را می‌زند و وارد می‌شود.
سرباز موبور باید مواد فلان معاهده‌ی سرزمین‌های تحت اشعال مصوبسال فلان در ژنو یا اسلو یا بالاخره یکجائی را رعایت کند. وگرنه باید بهفرمانده‌اش جواب بدهد. حتا ممکن است محاکمه شود.
سرباز موبور مهمان چند روزه و چند ساله است. بالاخره که چی؟ باید بهخانه و زندگی خودش هم برسد. آن وقت دیگر نیست که پسر ۹ و دختر ۶ساله‌ام، که ده-پانزده سال بعد ممکن است جائی باشند و سروصدائی بکنند را هم بزند.
سرباز موبور ممکن است مقداری از نفت را هم ببرد، ولی سرباز ریشوحتماً می‌برد. تازه سرباز موبور بعضی کارها را هم که من فقط بعضیشانرا یادم بود و گفتم، نمی‌کند.
پیک نت 23 آبان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر